غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 167
نمايش فراداده

  • تا كى از ناموس هيهات اى پسر ساغرى پر كن ز خون رز مرا خوش بزى با دوستان يك دم بزن بر نشاط و خرمى يك دم بزى هر كجا دلداده ى آواره اى چند بر طاعات ما راحت كنى عاشقان مست را وقت صبوح هر زمان خوانى خراباتى مرا كاشكى يك دم گذارندى مرا كاشكى يك دم گذارندى مرا
  • بامدادان جام مى هات اى پسر كاين دلم خون شد ز غمهات اى پسر دل بپرداز از مهمات اى پسر وقت كن ايام و ساعات اى پسر بينى او را كن مراعات اى پسر نيست ما را برگ طاعات اى پسر سود كى بخشد مقالات اى پسر چند باشى زين محالات اى پسر در صف اهل خرابات اى پسر در صف اهل خرابات اى پسر