غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 206
نمايش فراداده

  • اى جور گرفته مذهب و كيش جز خوب مگو از آن لب خوب تا دور شدى ز پيش چشمم هر ساعت صبر من بود كم از كيش و طريقتم چه پرسى گفتم بزيم به كام با تو گفتم بزيم به كام با تو
  • اين كبر فرو نه از سر خويش جز خوبى و لطف هيچ منديش عشقت چه غم نهاده از پيش هر ساعت درد من بود بيش عشقست مرا طريقت و كيش هرگز نزيد به كام درويش هرگز نزيد به كام درويش