غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 230
نمايش فراداده

  • دستى كه به عهد دوست داديم زان زهد تكلفى برستيم از پيش سجاده بر گرفتيم وز دست ريا فرو نشستيم تن را به عبادت آزموديم اندوه به گرد ما نگردد اندوه به گرد ما نگردد
  • از بند نفاق برگشاديم در دام تعلق اوفتاديم طاعات ز سر فرو نهاديم در پيش هوا بايستاديم دل را به اميد عشوه داديم چون شاد به روى مير داديم چون شاد به روى مير داديم