غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 28
نمايش فراداده

  • اين رنگ نگر كه زلفش آميخت وين عشوه نگر كه چشم او داد بگريخت دلم ز تير مژگانش افتاد به دام زلف آن بت بفروخت دل من آتش عشق بر خاك نهم به پيش آن روى بر خاك نهم به پيش آن روى
  • وين فتنه نگر كه چشمش انگيخت دل برد و به جانم اندر آميخت در دام سر دو زلفش آويخت هر دل كه ز چشمكانش بگريخت وانگاه بدين سرم فرو ريخت كين عشق مرا چو خاك بر بيخت كين عشق مرا چو خاك بر بيخت