غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 308
نمايش فراداده

  • چيست آن زلف بر آن روى پريشان كردن زلف را شانه زدى باز چه رسم آوردى اى گل باغ الاهى ز كه آموخته اى خاك در ديده ى خورشيد زدن تا كى ازين خاك در ديده ى خورشيد زدن تا كى ازين
  • طرف گلزار به زير كله پنهان كردن كفر درهم شده را پرده ى ايمان كردن ديده ها را به دو رخسار گلستان كردن دامن شب را از روز گريبان كردن دامن شب را از روز گريبان كردن