غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 326
نمايش فراداده

  • بند تركش يك زمان اى ترك زيبا باز كن جامه ى جنگ از سر خود بركش و خوش طبع باش چند گه در رزم شه پرواز كردى گرد خصم يك زمان با عشق خود مى خور و دلشاد زى ناز تركان خوش بود چندان كه در مستى شود ناز و مستى دلبران بر عاشقان زيبا بود گر شكار خويش خواهى كرد جمله ى خلق را مهر تو گردنكشان را صيد تو كرد آنگهى مهر تو گردنكشان را صيد تو كرد آنگهى
  • با رهى يك دم بساز و خرمى را ساز كن خانه ى لهو و طرب را يك زمان در باز كن گرد جام مى كنون در بزم ما پرواز كن تركى و مستى مكن چندان كه خواهى ناز كن چون شوى مست و خراب آنگاه ناز آغاز كن ناز را با مستى اندر دلبرى دمساز كن زلف را گه چون كمند و گه چو چنگ باز كن پادشه امروز گشتى در جهان آواز كن پادشه امروز گشتى در جهان آواز كن