-
آن جام لبالب كن و بردار مرا ده
هركس كه نيايد به خرابات و كند كبر
مسجد به تو بخشيدم ميخانه مرا بخش
اى آنكه سر رندى و قلاشى دارى اى زاهد ابدال چو كردار برد مى
اى زاهد ابدال چو كردار برد مى
-
اندك تو خودراى ساقى و بسيار مرا ده
او را بر خود بار مده بار مرا ده
تسبيح ترا دادم و زنار مرا ده
پس مرد منى دست دگر بار مرا ده سردى مكن آن باده ى كردار مرا ده
سردى مكن آن باده ى كردار مرا ده