غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 375
نمايش فراداده

  • اى مهر تو بر سينه ى من مهر نهاده بسته كمر بندگى تو همه احرار دستان دو دست تو به عيوق رسيده ابدال شكسته همه در راه تو توبه مسپر ره بيداد و ز غم كن دلم آزاد پيوسته سنايى ز پى ديدن رويت پيوسته سنايى ز پى ديدن رويت
  • اى عشق تو از ديده ى من آب گشاده از سر كله خواجگى و كبر نهاده آوازه ى آواز تو در شهر فتاده زهاد گرفته همه بر ياد تو باده اى داد تو ايزد ز ملاحت همه داده هم گوش بدر كرده و هم ديده نهاده هم گوش بدر كرده و هم ديده نهاده