غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 50
نمايش فراداده

  • روى تو اى دلفروز گر نه چو ماهست روى چو ماه تو گر چه مايه ى نور است شاه بتانى و عاشقانت سپاهند رسم چنانست كه ماه راه نمايد موى سپيدم ز اشك سرخ چو خونست حال تو اى ماه روى چيست كه بارى حال تو اى ماه روى چيست كه بارى
  • زلف سيه زو چرا بدر دو تا هست موى سياه تو گر چه اصل گناهست ماه زمينى و آسمانت كلاهست چونكه ز ماه تو خلق گمشده راهست روى اميدم ز رنج عشق سياهست دور ز روى تو حال بنده تباهست دور ز روى تو حال بنده تباهست