غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 100
نمايش فراداده

  • با من بت من تيغ جفا آخته دارد او را دلم آرامگه ست و عجبست اين صد مشعله از عشق برافروخته دارم جانم ببرد تا ندبى نرد ببازم صد سلسله دارد ز شبه ساخته بر سيم صد سلسله دارد ز شبه ساخته بر سيم
  • صبر از دل من جمله برون تاخته دارد كارامگه خويش برانداخته دارد تا صد علم از حسن برافراخته دارد زيرا كه دلم در ندبى باخته دارد آن سلسله گويى پى من ساخته دارد آن سلسله گويى پى من ساخته دارد