غزلیات
شمس الدین محمد حافظ شیرازی
نسخه متنی -صفحه : 496/ 264
نمايش فراداده
- بيا و کشتى ما در شط شراب انداز
مرا به کشتى باده درافکن اى ساقى
ز کوى ميکده برگشته ام ز راه خطا
بيار زان مى گلرنگ مشک بو جامى
اگر چه مست و خرابم تو نيز لطفى کن
به نيم شب اگرت آفتاب مي بايد
مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
ز جور چرخ چو حافظ به جان رسيد دلت
به سوى ديو محن ناوک شهاب انداز
- خروش و ولوله در جان شيخ و شاب انداز
که گفته اند نکويى کن و در آب انداز
مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
نظر بر اين دل سرگشته خراب انداز
ز روى دختر گلچهر رز نقاب انداز
مرا به ميکده بر در خم شراب انداز
به سوى ديو محن ناوک شهاب انداز
به سوى ديو محن ناوک شهاب انداز