غزلیات
شمس الدین محمد حافظ شیرازی
نسخه متنی -صفحه : 496/ 396
نمايش فراداده
- گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
ايام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
بگشا به شيوه نرگس پرخواب مست را
بوى بنفشه بشنو و زلف نگار گير
زان جا که رسم و عادت عاشق کشى توست
همچون حباب ديده به روى قدح گشاى
حافظ وصال مي طلبد از ره دعا
يا رب دعاى خسته دلان مستجاب کن
- يعنى که رخ بپوش و جهانى خراب کن
چون شيشه هاى ديده ما پرگلاب کن
ساقى به دور باده گلگون شتاب کن
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
وين خانه را قياس اساس از حباب کن
يا رب دعاى خسته دلان مستجاب کن
يا رب دعاى خسته دلان مستجاب کن