غزلیات
شمس الدین محمد حافظ شیرازی
نسخه متنی -صفحه : 496/ 438
نمايش فراداده
اى قصه بهشت ز كويت حكايتي
- اى قصه بهشت ز کويت حکايتى
انفاس عيسى از لب لعلت لطيفه اى
هر پاره از دل من و از غصه قصه اى
کى عطرساى مجلس روحانيان شدى
در آرزوى خاک در يار سوختيم
اى دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
بوى دل کباب من آفاق را گرفت
در آتش ار خيال رخش دست مي دهد
دانى مراد حافظ از اين درد و غصه چيست
از تو کرشمه اى و ز خسرو عنايتى
- شرح جمال حور ز رويت روايتى
آب خضر ز نوش لبانت کنايتى
هر سطرى از خصال تو و از رحمت آيتى
گل را اگر نه بوى تو کردى رعايتى
ياد آور اى صبا که نکردى حمايتى
صد مايه داشتى و نکردى کفايتى
اين آتش درون بکند هم سرايتى
ساقى بيا که نيست ز دوزخ شکايتى
از تو کرشمه اى و ز خسرو عنايتى
از تو کرشمه اى و ز خسرو عنايتى