غزلیات
شمس الدین محمد حافظ شیرازی
نسخه متنی -صفحه : 496/ 452
نمايش فراداده
خوش كرد ياورى فلكت روز داوري
- خوش کرد ياورى فلکت روز داورى
آن کس که اوفتاد خدايش گرفت دست
در کوى عشق شوکت شاهى نمي خرند
ساقى به مژدگانى عيش از درم درآى
در شاهراه جاه و بزرگى خطر بسيست
سلطان و فکر لشکر و سوداى تاج و گنج
يک حرف صوفيانه بگويم اجازت است
نيل مراد بر حسب فکر و همت است
حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوى
کاين خاک بهتر از عمل کيمياگرى
- تا شکر چون کنى و چه شکرانه آورى
گو بر تو باد تا غم افتادگان خورى
اقرار بندگى کن و اظهار چاکرى
تا يک دم از دلم غم دنيا به دربرى
آن به کز اين گريوه سبکبار بگذرى
درويش و امن خاطر و کنج قلندرى
اى نور ديده صلح به از جنگ و داورى
از شاه نذر خير و ز توفيق ياورى
کاين خاک بهتر از عمل کيمياگرى
کاين خاک بهتر از عمل کيمياگرى