غزلیات

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

نسخه متنی -صفحه : 496/ 467
نمايش فراداده

اين خرقه كه من دارم در رهن شراب اولي

  • اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولى چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم چون مصلحت انديشى دور است ز درويشى من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت تا بى سر و پا باشد اوضاع فلک زين دست از همچو تو دلدارى دل برنکنم آرى چون پير شدى حافظ از ميکده بيرون آى رندى و هوسناکى در عهد شباب اولى
  • وين دفتر بي معنى غرق مى ناب اولى در کنج خراباتى افتاده خراب اولى هم سينه پر از آتش هم ديده پرآب اولى اين قصه اگر گويم با چنگ و رباب اولى در سر هوس ساقى در دست شراب اولى چون تاب کشم بارى زان زلف به تاب اولى رندى و هوسناکى در عهد شباب اولى رندى و هوسناکى در عهد شباب اولى