غزلیات

محتشم کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 626/ 574
نمايش فراداده

ز ديده در دلم اى سرو دل ربا بنشين

  • ز ديده در دلم اى سرو دل ربا بنشين تو شاه حسنى و خلوت سراى توست دلم دو منزلند دل و ديده هر دو خانه ى تو تو ماه مجلس ما شو به صد طرب گو شمع خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس
  • نشيمنى است ز مردم تهى بيا بنشين هزار سال به دولت درين سرا بنشين چه حاجتست كه من گويمت كجا بنشين به گوشه اى رو و زارى كنان ز ما بنشين تو شاه محترمى با من گدا بنشين تو شاه محترمى با من گدا بنشين