غزلیات

عطار نیشابوری

نسخه متنی -صفحه : 896/ 839
نمايش فراداده

گر من اندر عشق مرد كارمي

  • گر من اندر عشق مرد كارمى كفر و دين درباختم در بيخودى گر ندارم از وصال او نشان كاشكى گر محرم مسجد نيم كاشكى گر در خور مصحف نيم گر ندارم از وصال او نشان در دلم گر هيچ هشياريستى چون نمي بينم جمال روى دوست گر ندارم از وصال او نشان گر ندارم از وصال او نشان گر مرا در پرده راهستى دمى گر ندارم از وصال او نشان گر نبودى راه از من در حجابگر نبودى راه از من در حجاب
  • از بد و نيك و جهان بيزارمى چيستى گر بيخود از دلدارمى گر ندارم از وصال او نشان محرم دردي كش خمارمى يك نفس اندر خور زنارمى گر ندارم از وصال او نشان از مى غفلت دمى هشيارمى زين مصيبت روى در ديوارمى گر ندارم از وصال او نشان بارى از كويش نشانى دارمى محرم او زحمت اغيارمى گر ندارم از وصال او نشان من درين ره رهبر عطارمىمن درين ره رهبر عطارمى