ائمه شيعه،گاهى به اقتضاى زمان و مكان و موقعيت،شعر هم مى سرودند.گاهى هم به شعر شاعران پيشين،استناد و استشهاد مى كردند.از حسين بن على «ع »نيز شعرهاى فراوانى نقل شده است،چه آنچه در حوادث كربلا بصورت موعظه،رجز و جز آن بيان كرده،و چه آنچه پيشتر به مناسبتهاى مختلف سروده است.كتابى هم به نام «ديوان الحسين بن على »كه حاوى اشعار آن حضرت است،چاپ شده است (47) و بيشتر اشعار آن،مواعظ و حكمت است.
در نهضت عاشورا،امام حسين «ع »هم شعرهايى از خود دارد،هم شعرهايى از شعراى عرب كه به آنها تمثل كرده است،مانند شعرى با اين مطلع:«فان نهزم فهزامون قدما...»ياشعر ديگرى با اين آغاز:«مهلا بنى عمنا ظلامتنا...»اما برخى از آنچه از شعرهاى خود آن حضرت است،چنين است:وقتى در منزلگاه صفاح با فرزدق برخورد كرد و اوضاع داخلى كوفه و سست رايى بيعت كنندگان را شنيد،چنين سرود:
شب عاشورا پس از سخنرانى براى ياران و اعلام وفادارى از سوى آنان،به خيمه خودبازگشت و در حالى كه به اصلاح و آماده سازى شمشير خود مشغول بود،چنين مى سرود:
روز عاشورا،رجزى را كه در يكى از حمله هايش مى خواند،اين بود:
و در حمله به جناح چپ لشكر عمر سعد،چنين رجز مى خواند:
و نيز در طول رزم آورى ها و حماسه آفرينى هاى خود،چنين رجزى بر لب داشت:
و شعر بلند ديگرى دارد،با اين مطلع:
كه هنگام حمله به دشمن سوار بر اسب،ابيات آن را مى خواند. (49) برخى اشعار هم به امام حسين «ع »نسبت داده شده،در حالى كه قرنها پس از آن حضرت،از زبان آن امام شهيد سروده شده،و رواج يافته است،از قبيل:
47-گرد آورنده:محمد عبد الرحيم،ناشر:دار المختارات العربية،چاپ اول 1412 ق،222
صفحه،در اين كتاب،كه فصولى در زندگى امام هم دارد،به شرح لغات اشعار هم پرداخته و
ترتيب الفبايى قافيه رعايت شده است. 48-در بعضى نقلها«سالك سبيلى »است. 49-بحار الانوار،ج 45،ص 47.البته در متن اشعار،در منابع مختلف تفاوتهاى جزئى وجود دارد. 50-از شيخ محسن ابى الحب خثعمى(
1305-1235 ق)است از شاعران خاندان آل ابى الحب
در كربلا كه ديوان مخطوطى دارد به نام «الحائريات »و بيت بالا،در يكى از قصايد مشهور
اوست(تراث كربلا،سلمان هادى طعمه،ص 156).