وقتي محمد علي در ربيع الأ ول سال 1220 ه ، والي مصر شد، همچون گذشته، از درآمد اوقافِ ويژه جامه، اقدام به ارسال كاروان محمل و جامه و خزانه كرد و همه ساله هداياي تخصيص يافته بر حرمين شريفين; مكه مكرمه و مدينه منوره را ارسال مي نمود.
در روز دوشنبه 14 ذي القعده سال 1220 ه ، جشن حركت كاروان محمل و جامه كعبه پايان گرفت و امير الحاج در آن سال ((مصطفي جاويش العنتبلي)) بود كه صراف خزانه نيز او را همراهي مي كرد.
در روز جمعه 18 ذي القعده كاروان حج مصري، به همراه جامه و محمل، راهي ((سوئز)) شد تا از آنجا، از راه دريا به سوي ((جده)) حركت كنند.
در سال 1221 ه ، جشن حركت جامه و محمل، در روز شنبه هشتم ذي القعده برگزار شد و ناظر جامه1 ((محمود آغا الجزيري)) بود.
پيشاپيش كاروان، آغا و والي و حسابدار و گروه راهنمايان و نيز جمع بسياري از سربازان حركت مي كردند. به دنبال آن كاروان، كاروان ديگري به سرپرستي اميرالحاج مصري، ((مصطفي جاويش العنتبلي)) به سوي آن سرزمين مقدس به حركت درآمد.
در آن سال، امير سعود رهبر سلفي ها به همراه لشكري عظيم حج گزارد و وي با امير كاروان مصري، مصطفي جاويش برخورد تندي كرد و نسبت به بدعت هايي نظير طبل ها و ني لبك ها، كه به همراه خود آورده بودند و آنها را مي نواختند، اعتراض و سرزنش نمود.
((جبرتي)) درباره سخناني كه ميان آن دو رد و بدل شد، چنين مي نويسد:
((... مسعود وهابي با لشكري فراوان به مكه رسيد و حج را در ميان مردم، بي آن كه به كسي آسيبي برساند و در امنيت كامل و ارزاني ارزاق به جا آورد، سپس ((مصطفي جاويش)) امير كاروان مصري را احضار كرد و بدو گفت: اين چوب دستي ها و طبل هايي كه به همراه كاروان شما است، چه معنايي دارد؟! منظور او از چوب دستي، محمل بود. اميرالحاج در جواب گفت: آنها طبق عادت، اشاره و علامت براي اجتماع مردم است. سعود گفت: پس از اين سال چنين چيزهايي را به حج نياور و اگر بياوري همه را آتش خواهم زد...))2
از آن سال بود كه ارسال جامه از سوي مصر متوقف شد تا اين كه دولت عثماني بار ديگر نفوذ خود را بر سرزمين هاي مقدس گسترانيد و مصر مجددا ارسال جامه را در موسم سال 1228 ه ، از سر گرفت.3
گفتني است، هنگامي كه مصر تهيه و ارسال جامه را از سرگرفت، هزينه آن را از محل درآمد وقف زمان سلطان سليمان قانوني صرف نكرد، بلكه از محل خزانه مصري پرداخت. اين بدان جهت بود كه در سال 1228 ه، محمد علي، والي مصر به تمامي اوقاف مصر دست گذاشت، به طوري كه حتي اوقاف جامه شريف كعبه و اوقاف حرمين شريفين نيز مستثني نشد. او تمامي اوقاف مصر را به خزانه مصر وارد كرد. از آن پس اداره ويژه اي به نام ((اوقاف حرمين شريفين)) به وجود آمد كه تمامي موارد وقف اين سرزمين، زير نظر آن قرار گرفت و پس از آن بود كه تمامي هزينه هاي جامه كعبه مشرفه و موارد تخصيص يافته به حرمين شريفين; شامل خزانه و حبوبات و خوار و بارهاي گوناگون، همگي از محل خزانه مصري تأمين مي گرديد.
بي شك اين گونه تصرفات از سوي محمد علي، تجاوز و تعدي به اين وقف عظيم به شمار مي آمد كه در نتيجه، جامه كعبه و موارد ارسالي به حرمين شريفين، وابسته به شرايط سياسي دولت گرديد و هرگاه شرايط سياسي ميان حكومت مصر و دستگاه حاكمه حجاز دستخوش تغييرات مي شد و به سردي مي گراييد، تأ ثير به سزايي در ارسال جامه از مصر و يا توقف آن مي گذاشت، تا آنجا كه در مواردي دستگاه حاكمه حجاز از پياده شدن جامه كعبه در سرزمين هاي مقدس جلوگيري كرد. در اين باره سخن خواهيم گفت. در هر صورت، مصر جامه كعبه را به همراه محمل، در هر سال به سوي اين ديار مي فرستاد و اين نشان مي دهد كه آنان نسبت به انجام وظيفه ديني خود در مورد بيت الله الحرام جدي بوده اند.
در روز هشتم رمضان سال 1332ه ، آتش جنگ جهاني اول شعله ور گرديد و مصر به عادت هميشگيِ خود، در آن سال نيز جامه كعبه مشرفه را ارسال كرد. هنگامي كه دولت عثماني به همياري آلمان و متحدين بر ضدّ انگليس و هم پيمانانش وارد جنگ شد، به تصوّر آن كه انگليس اعلام حمايت از مصر كرده است، مانع از ارسال جامه به كعبه شد و خود جامه كعبه را مهيّا ساخت و آن را به وسيله راه آهن حجاز به مدينه منوره فرستاد و اين در حالي بود كه حكومت مصر جامه كعبه را همانند گذشته در سال 1333 ه ، بدون محمل به اين ديار ارسال كرد، به اين صورت كه مأموران سلطنتي، محمل، جامه و خزانه را به مرز جده رساندند و در آنجا آنها را به نماينده امير مكه تحويل دادند و خود به مصر بازگشتند.
به طراز (= كمربند) جامه ياد شده نام ((سلطان حسين كامل))، پادشاه مصر، اوّل صفر 1333 تا 22 ذي الحجه 1335 ه) در كنار نام سلطان عثماني ((محمد رشاد)) نقش بسته بود. امير مكه مكرمه ((شريف حسين بن علي)) با والي حجاز ((غالب پاشا)) اتفاق نمودند قطعه اي را كه نام سلطان مصر بر آن بود، از روي جامه بردارند و قطعه قديمي را كه تنها نام((سلطان محمد رشاد)) بر آن نوشته شده بود، جايگزين كنند، پس خاندان شيبي ها (پرده داران كعبه) اين كار را به انجام رسانيدند.4
اما جامه اي كه از سوي دولت عثماني ارسال گرديد، همچنان تا سال 1341 ه ، در مدينه منوره باقي ماند. مصر در هر سال براي كعبه مشرفه جامه اي ارسال مي كرد و در سال 1336 ه ، بر روي جامه فرستاده شد، نام سلطان ((فو اد اول)) كه در 22 ذي الحجه سال 1335 ه ، بر حكومت مصر دست يافته بود، ديده مي شد و اين بعد از قيام ((شريف حسين)) بود كه به عنوان انقلاب عربي بر ضّد حكومت تركيه، در رمضان سال 1334 هـ . راه انداخت. همچنين به فرمان سلطان فو اد اول پرده نويني را جايگزين پرده پيشين كه نام خديو ((عباس حلمي دوم)) بر آن بود، كردند.
از آن پس تا سال 1341 ه ، جامه كعبه همچنان همه ساله به نام سلطان ((فو اد اول)) ارسال مي گرديد كه بر جامه ياد شده، جمله ((صاحب الجلال الملك فو اد الا ول)) نقش بسته بود.5
در سال 1341 ه ، اختلافي ميان حكومت مصر و شريف ((حسين بن علي))، پادشاه حجاز پيش آمد. حادثه اين گونه بود كه به هنگام رسيدن محمل مصري، به وسيله كشتي اختصاصي به مرز جده، به همراه آن، جامه كعبه مشرفه و گندم و سربازان و پاسداران محمل و نيز هيأ ت پزشكي قرار داشتند. ((شريف حسين)) به آمدن هيأت پزشكي اعتراض كرد و مانع از ورود آنان به مكه مكرمه شد. به دنبال اين اختلاف كاروان محمل به وسيله همان كشتي با تمامي تجهيزاتش; نظير گندم و جامه كعبه و جز اينها، كه شامل خزانه و مستمري ها و صدقات بود، از مرز جده برگردانده شد. اين حادثه در پايان ماه ذي القعده آن سال اتفاق افتاد. ((شريف حسين)) هنگامي كه وضع را چنين ديد، تلگرافي به مدينه منوره زد و از امير آن خواست به سرعت جامه اي را كه عثمانيان در سال 1333 ه، ساخته و در مدينه منوره به وديعت نهاده بودند به مرز ((رابغ)) ارسال نمايد.
نامبرده آنگاه يكي از كشتي هاي خود در جده را راهي رابغ كرد تا جامه را به جده انتقال دهد و اين كار به سرعت انجام شد و سپس از جده به مكه مكرمه انتقال يافت.
جامه، در همان روزي كه كعبه به وسيله آن پوشانده مي شد; يعني در روز عيد قربان، به مكه رسيد و كعبه در سال 1341 ه، پوشانيده شد.6
در اين ميان برخي از محققان معاصر7 جريان اختلاف ميان حكومت مصر و شريف حسين را كه منجر به بازگردانده شدن جامه و ساير موارد اهدايي به مصر گرديد، بررسي كرده و در پايان حكومت مصر را مورد سرزنش و توبيخ قرار داده اند.8
در سال 1342 ه ، شريف حسين با توجه به اختلافي كه ميان او و حكومت مصر به وجود آمده بود و از بيم آن كه مبادا در سال بعد جامه از مصر ارسال نگردد، دستور داد براي احتياط جامه اي از نوع قيلان9 در عراق تهيه كنند كه اين جامه بافته شد و آماده گرديد. ليكن در سال ياد شده اختلافات برطرف گرديد و مصر مجدداً جامه كعبه را ارسال كرد كه بر كعبه معظمه پوشانده شد. جامه ساخته شده به دستور شريف حسين، همچنان محفوظ ماند تا اين كه در سال 1343 ه ، وقتي ((ملك عبدالعزيز آل سعود)) به مكه مكرمه سلطه يافت و ميان او و شريف حسين جنگ درگرفت و سپس اين درگيري ميان او و شريف علي بن الحسين (ملك علي بن الحسين) تا جمادي الثاني سال 1344 ه ، ادامه يافت و ارسال محمل و جامه از مصر به دليل جنگ هاي ياد شده متوقف گرديد، ((ملك عبدالعزيز آل سعود)) در سال 1343 ه ، كعبه را با همان جامه قيلاني پوشانيد.10
در سال 1344 ه ، جنگ با عقب نشيني ملك علي بن الحسين از حجاز (جمادي الثاني 1344 ه) به پايان رسيد و قدرت در دست ملك عبدالعزيز آل سعود قرار گرفت. پس در آن سال، جامه كعبه مشرفه به همراه محمل ارسال گرديد كه جامه ارسالي بر كعبه قرار داده شد، ليكن در آن سال حادثه مشهور محمل در منا اتفاق افتاد. و آن بدين صورت بود كه: ميان پاسداران محمل مصري و برخي از اعراب، به علت همراهي گروه موزيك و طبل زنان و ني زنان و سنت هاي ديگري كه هيچ گونه تضادي با دين نداشت ليكن سلفي ها آن را بدعت مي دانستند، درگيري رخ داد و اعراب به محمل يورش بردند.
در اين درگيري پاسداران محمل براي پراكنده كردن متجاوزان گلوله هايي شليك كردند كه در نتيجه هرج و مرج و سر و صدا ميان حاجيان به وجود آمد. اين امر موجب گرديد كه ملك عبدالعزيز آل سعود از ورود محمل و سربازان آن، به سرزمين حجاز جلوگيري به عمل آورد كه در نتيجه مصر از ارسال جامه كعبه در سال 1345 ه ، خودداري كرد و اين امر را منوط به تفاهم ميان مصر و دولت عربستان دانست.
وقتي در سال ياد شده جامه شريفه از مصر ارسال نشد، ملك عبدالعزيز آل سعود فرمان داد كه در ماه ذي الحجه، جامه كعبه را به سرعت مهيا سازند كه اين جامه ظرف چند روز از ماهوت سياه ارزشمندي كه داراي آستري گرانبها بود فراهم گرديد. اين جامه در زمان مقرر خود; يعني در دهم ذي الحجه سال 1345 ه ، بر كعبه پوشانده شد.11
به دنبال اين ماجرا، تماس هايي ميان دو دولت مصر و سعودي برقرار گرديد و در نتيجه تفاهمي ميان دو طرف به وجود آمد، سپس ((فو اد بيك حمزه)) وزير امور خارجه سعودي به عنوان نماينده از سوي ملك عبدالعزيز آل سعود براي مذاكره درباره موارد اختلاف، كه در نتيجه آن، ارسال محمل و جامه و ساير هداياي اختصاص يافته به حرمين شريفين متوقف گرديده بود، به مصر سفر نمود.
در اين مذاكرات فو اد بك حمزه وزير امور خارجه سعودي و آقاي ((فوزان السابق)) كاردار امور سعودي در مصر از سويي و از سوي ديگر نخست وزير ((مصطفي النحاس پاشا)) و ((عبدالحميد بدوي پاشا)) مستشار حكومتي مصر و ((شيخ محمد النبا)) رييس اداره امور ديني قاهره با هم به مذاكره پرداختند. اين گروه پس از رسيدگي به مسائل مورد اختلاف، قراردادي را ميان خود به امضا رساندند و سپس متعهد شدند كه چهار بند توافقنامه، همزمان به وسيله مصطفي نحاس پاشا نخست وزير مصر و فو اد بك حمزه نماينده وزارت امور خارجه سعودي به نظر پادشاه مصر و نظر ملك عبدالعزيز آل سعود در سعودي برسد و سپس به عرض عموم رسانده شود. زمان اعلان اين موافقتنامه پگاه روز جمعه ششم ماه رمضان سال 1355 ه (20 نوامبر 1936 م ) تعيين گرديد. توافقنامه ياد شده داراي چهار بند بود بدين ترتيب:
1 - جامه و محمل.
2 - صدقات براي نيازمندان حجاز و اوقاف حرمين شريفين.
3 - گذرنامه مصريان و سعوديان.
4 - حاجيان و عوارض آنان هنگام ورود به سرزمين حجاز. اين موافقتنامه به دو زبان عربي و فرانسوي در شمارگاني فراوان چاپ گرديد و در اختيار روزنامه نگاران مصر و نيز روزنامه ((ام القري)) در حجاز قرار داده شد. همچنين در تاريخ ياد شده به وسيله راديوهاي دو كشور نيز اعلام رسمي گرديد.
مضمون پيمان ياد شده ميان طرفين به صورت زير خلاصه مي گردد:
مصر نسبت به ارسال جامه شريفه در موسم سال جاري (1355 ه) اقدام كند و محمل نيز همانند سابق در زمان مقرر از قاهره به حركت درآيد و آنگاه كه به جده رسيدند، محمل در جده بماند و جامه به مكه مكرمه ارسال گردد و با تشريفاتي كه در شأ ن آن است، جامه بر روي كعبه معظمه قرار داده شود و بايد اين متن بر روي جامه گلدوزي شود: ((اهديت اَلِي الْكَعْبَة الْمُشَرّفَة في عَهْد حَضْرة صاحب الْجَلالة اْلمَلِك عَبْداْلعزيز آل سعود ملك المملكة العربية السعودية ))12
دولت مصر درباره از سرگيري صرف صدقات به نيازمندان حجاز و نيز ارسال مجدد غلات اوقاف حرمين شريفين به اين ديار و استفاده آن در سرزمين مقدس، تدابير لازم را اتخاذ كرد كه اين بند، از آغاز موسم حج سال آينده عملي گردد. گفتني است كه دولت مصر خود نماينده اي جهت نظارت بر امر تقسيم صدقات تعيين نمايد و از مازاد غله اوقاف ياد شده در حدود قوانين شرعي بر ساختمان حرمين شريفين و آبريزگاه هاي متعلق به آن با توافق دو دولت مصر و سعودي نسبت به تصميمات ويژه اي كه اتخاذ مي شود در آن كارها عمل نمايند.
كه اين موضوع خارج از بحث ما است.
د) درباره عوارض و ماليات هايي كه در هر سال بر حاجيان تعيين مي گردد: حكومت عربستان در يادداشت خود به دولت مصر، تصريح كرد كه از اين پس پيش از موسم حج هر سال، مقررات و آيين نامه هاي ويژه اي را درباره عوارض و ماليات ها و تكاليفي كه هر حاجي هنگام ورود به اين سرزمين ملزم به انجام آن مي باشد، تعيين خواهد نمود.
كه آن به صورت زير خلاصه مي شود:
هنگام ورود كشتي حامل جامه شريفه و محمل به بندر جده، از سوي دولت عربستان سعودي استقبال رسمي به عمل آيد و مراسم سلام نظامي براي آنها اجرا گردد. سپس محمل با نظر بزرگان هيأت اعزامي، تا پايان موسم حج در جايگاه ويژه اي در جده كه مورد احترام باشد، قرار گيرد.
سپس كاروان جامه نيز، تا رسيدن به در حرم شريف مكي، مورد استقبال قرار گرفته آنگاه در آن مكان تسليم دولت مردان رسمي عربستان مي شود. سپس امير الحاج نامه اي را كه در آن صورت اوقاف حجاز و مبالغ انفاقي و نيز نام اشخاصي كه از سوي دولت مصر براي توزيع و تقسيم مبالغ ياد شده تعيين گرديده، به نماينده وزارت امور خارجه عربستان تسليم مي نمايد. همچنين امير الحاج مصري به هنگام اقامت خويش در حجاز با پادشاه آن ملاقات كرده، نامه اي را كه از سوي پادشاه مصر ارسال گرديده، تقديم مي دارد، همچنين جواب نامه ياد شده را نيز خود براي پادشاه مصر دريافت مي كند.13
پس از به وجود آمدن تفاهم ميان دو دولت و برقراري پيمان ياد شده، مصر ارسال جامه شريفه و وابسته هاي حرمين شريفين را، ديگر بار از موسم حج سال 1355 هجري از سر گرفت و همچنان همه ساله آنها را ارسال مي كرد. هنگام برپايي انقلاب 23 ژوئيه سال 1952 ميلادي / 1371 هجري در مصر، حكومت انقلاب همچنان نسبت به ارسال جامه شريفه مانند پيش توجه ويژه اي از خود نشان مي داد و تا موسم حج سال 1381 ه ، همچنان در زمان معين نسبت به گسيل آنها اقدام لازم را به عمل مي آورد، ليكن در سال ياد شده به علت بروز اختلاف سياسي ميان مصر و سردمداران دولت عربستان سعودي كه در آن هنگام در دوران رياست جمهوري ((جمال عبدالناصر)) در مصر و ملك ((سعود بن عبدالعزيز)) در عربستان بود. دولت مصر باز همچنان نسبت به ارسال جامه كعبه و وابسته هاي آن اقدام لازم به عمل آورد و در زمان معيني همانند پيش، آنها را ارسال نمود ليكن دولت عربستان از پياده كردن جامه كعبه از كشتي در جده جلوگيري كرد و علت آن را اين گونه بيان كرد:
((جامه اي كه از مصر براي كعبه ارسال مي گردد، به علت ساخته شدن از نخهاي غير مرغوب، به سرعت فرسوده و پاره مي گردد!))14
اين عذر بي شك عذري واهي و دليلي غير قابل قبول بود; زيرا در طول تاريخ طولاني حتي پيش از آن كه اسلام به كشور مصر وارد شود، خلفا پارچه قباطي مصر را براي جامه كعبه ترجيح ميدادند. از آن پس هنگامي كه خورشيد اسلام در مصر طلوع كرد، اين كشور همواره در طول قرون متوالي، ويژگي خاصي را نسبت به ساخت و تهيه جامه كعبه به دست آورد، تا آنجا كه پادشاهان مصر براي پشتوانه اين كار، سه روستا را وقف اين كار كردند و عايدات آن را به مصرف تهيه كارگاه جامه به كار بردند. همچنين پس از آن كه مصر زير نفوذ قدرت عثماني درآمد، سلطان سليمان قانوني هفت دهكده ديگر در كنار سه دهكده ياد شده قرار داد و در نتيجه اين موقوفه به ده روستا رسيد.
جامه اي كه در سال 1381 ه ، به مصر باز گردانده شد، تا كنون همچنان در قفسه هاي چوبي در ((كارگاه جامه كعبه))15 در خرنفش واقع در قاهره قرار دارد و بازديد كنندگان مي توانند پس از گذشت ربع قرن از آن تاريخ، آن را همچنان محكم و استوار ملاحظه نمايند.16
اما حاجيان مصري و ديگر اعضاي هيأت اعزامي همراه جامه نيز پس از اين اقدام، از پياده شدن به خاك عربستان خودداري كردند و ممانعت از پياده شدن جامه را دليل ممانعت از حج خويش (و مصدود شرعي)17 به شمار آوردند و با آن كه دولت عربستان كوشش فراواني براي انجام فريضه حج حاجيان مصري به عمل آورد،18 ليكن آنان كار را از پيش نبردند و همگي به همراه جامه كعبه بدون انجام مناسك حج در آن سال، به مصر بازگشتند.
در سال 1382 ه ، دولت عربستان سعودي اقدام به بازگشايي كارگاه جامه در مكه مكرمه كرد و تا سال 1397 ه ، جامه كعبه در اين كارگاه مهيا مي گرديد. از آن پس كارگاه ياد شده به كارگاه نويني در ((ام الجود)) واقع در مكه مكرمه انتقال يافت و از آن هنگام تاكنون جامه شريفه در كارگاه ياد شده بافته و آماده مي گردد.
1 ـ به مدير كارگاه جامه بافي، در آن هنگام ناظر جامه مي گفته اند، ((مترجم)) 2 ـ جبرتي، عجائب الآثار ... ج 6، صص 231، 258، 259 ، 307، 308 و 363 3 ـ همان، ج 7، صص 222 و 225 4ـ حسين عبدالله باسلامه: تاريخ الكعبه المعظمه، ص 288 و 289 محمد طاهر الكردي: التاريخ القويم، ج 4، ص 206 5 ـ يوسف احمد: المحمل و الحج، ج 1، ص 262 6 ـ حسين عبدالله باسلامه،تاريخ الكعب المعظمه، صص 289 و 290 7 ـ حسين بن محمد نصيف: ماضي الحجاز و حاضره، چاپ اول جده 1349 ه ، صص 95 و 96 8 ـ نويسنده كتاب در اين جا به صورت مشروح مطلب را عنوان كرده و دو دولت را به محاكمه كشيده است كه از مطرح كردن آنها در اين بخش خودداري گرديد، ((مترجم)). 9 ـ نوعي پارچه كه در عراق تهيه ميشده و ظاهرا از مقاومت ويژهاي نسبت به حرارت و سرما برخوردار بوده است، ((مترجم)). 10ـ حسين عبدالله با سلامه، تاريخ الكعبه المعظمه، ص 281 محمد طاهر الكردي، التاريخ القويم، ج 4، ص 207 11ـ ارزقي، اخبار مكه، ج 1، پاورقي ص 259 يوسف احمد، المحمل و الحج، ج 1، صص 262 و 263 12ـ در دوران پادشاهي عبدالعزيز آل سعود، فرمانرواي دولت عربستان سعودي به كعبه مشرفه اهدا گرديد. 13ـ به متون پيمان نامه هاي رسمي ميان مصر و عربستان منتشر شده در نوشته يوسف احمد، المحمل و الحج، ج 1، صص 14ـ 20 مراجعه شود. 14ـ محمد محمد المدني، رأي الدين في حادث الكسوه، بحثي علمي، ديني و تاريخي به مناسبت رد ملك سعود نسبت به جامه اهدايي از سوي جمهوري عربي متحد (مصر) به كعبه در موسم سال 1381ه / 1926 م ، طرح كرده است. 15ـ دار الكسوة الشريفه. 16ـ مو لف به ديدار اين جامه در كارگاه خود در خرنفش، واقع در قاهره اقدام كرده است. 17ـ هرگونه ممانعت از ورود به حرم به هنگام موسم را، شرعاً ، مصدود مي گويند. كه در اين حال استطاعت حج از مستطيع سلب مي گردد. (مترجم). 18ـ محمد محمد المدني، را ي الدين في حادث الكسوة ، صص 25، 27 و 28