ابر و کوچه

فریدون مشیری

نسخه متنی -صفحه : 56/ 52
نمايش فراداده

فقير

اي بينوا که فقر تو تنها گناه تست

در گوشه اي بمير که اين راه راه تست

اين گونه گداخته جز داغ ننگ نيست

وين رخت پاره دشمن حال تباه تست

در کوچه هاي يخ زده بيمار و دربدر

جان ميدهي و مرگ تو تنها پناه تست

باور مکن که در دلشان ميکند اثر

اين قصه هاي تلخ که در اشک و آه تست

اينجا لباس فاخر که چشم همه عذرخواه تست

در حيرتم که از چه نگيرد درين بنا

اين شعله هاي خشم که در هر نگاه تست