اسرار عاشورا

سید محمد نجفی یزدی

نسخه متنی -صفحه : 159/ 26
نمايش فراداده

سيدالشهداء از اسرار الهى به اصبغ نشان داد

اصبغ بن نباية از ياوران حضرت امير عليه السلام است او گويد: به امام حسين عرض كردم: از شما راجع به چيزى مىخواهم درخواست كنم كه به آن يقين دارم، و از سر خداست و آن سر در نزد شماست، حضرت فرمود: اى اصبغ مىخواهى گفتگوى پيامبر را با - ابى دون - (ابى بكر) در مسجد قبا ببينى گفتم آرى (حضرت امير عليه السلام قبلا بعد از رحلت پيامبر اكرم، در مسجد قبا، پيامبر را به ابوبكر نشان داده بود، و در آنجا پيامبر ابوبكر را توبيخ فرموده بود).

حضرت فرمود: برخيز، ناگاه خودم را (از مدينه) در كوفه ديدم، نگاه كردم، در كمتر از يك چشم بهم زدن مسجد (كوفه) را ديدم، حضرت در صورتم تبسم نمود سپس فرمود: اى اصبغ سليمان ابن داود، باد تحت اختيارش بود غدوها شهر و رواحها شهر، ولى به من بيش از سليمان داده شده است.

عرض كردم: بخدا كه راست فرمودى اى پسر پيامبر، حضرت فرمود: مائيم كسانى كه علم كتاب و بيان آن، نزد ماست نزد هيچكس از مخلوقات خدا، آنچه نزد ماست، نيست، چون ما اهل سر خدائيم، سپس در صورتم تبسم نموده فرمود: داخل شو، وقتى وارد (مسجد كوفه) شدم، ناگاه پيامبر را ديدم كه در محراب مسجد رداء را بخود پيچيده است. (33) الحديث