اسرار عاشورا

سید محمد نجفی یزدی

نسخه متنی -صفحه : 159/ 34
نمايش فراداده

مظلوميت اهل بيت در همان روزهاى اول

هنوز صداى پيامبر در فضاى غدير در گوش مردم طنين انداز بود كه مىفرمود: خدايا دوستان على را دوست بدار و دشمنانش را دشمن دار، كه به خانه فاطمه هجوم آوردند، عمر صدا زد بخدا قسم كسانى كه در خانه متحصن هستند بايد براى بيعت با ابوبكر خارج شوند و گرنه خانه را با ساكنان آن آتش مىزنم!

يكى گفت: در اين خانه فاطمه است، جواب داد گرچه او باشد (39)، و شهرستانى در ملل و نحل از نظام نقل نموده است كه عمر در روز بيعت چنان بر شكم فاطمه زد كه محسن را سقط كرد و عمر فرياد مىزد خانه را با هر كه در آن است آتش زنيد و در خانه نبود جز على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام). (40)

و سرانجام حضرت على عليه السلام را با وضعيتى بس ناهنجار براى بيعت به مسجد بردند و با شمشير كشيده او را به بيعت تهديد نمودند، حادثه آنقدر تاءسف بار بود كه ابوبكر هنگام مرگ آرزو مىكرد اى كاش من معترض خانه فاطمه نمى شدم هر چند كار به جنگ مىكشيد. (41)

و به دنبال آن مساءله فدك پيش آمد، و دست خاندان پيامبر را با جعل يك حديث، از اين پشتوانه اقتصادى كوتاه كردند و به دنبال آن خمس كه حق مسلم اهل البيت بود از خاندان پيامبر دريغ شد.