سلام بر انتظار، سلام بر منتظران، سلام برآنان كه تبلور باران نورند؛
سلام بر آنان كه اشتياق را با انتظار درآميخته و از آن عشقى مقدس ساختهاند؛
سلام بر منتظران هميشه بيدار شيعه كه انتظار را وسيله شتافتن به حق و تاختن به ناحق مىدانند؛
سلام بر مفسران «هَيهات منّا الذِّلَّه» كه تا صبح ظفر مىسوزند و هرگز نمىسازند؛ و سلام بر سردار بزرگ پنهان در سراپرده غيب كه به انتظار يارى بندگانِ فتاده در سيلاب حيرت است. آن موعود كه منتظران چشم به راه، به ياد او، چشم به افقهاى دور دوختهاند تا با آمدنش شكوفايى گلهاى اميد را به نظاره نشينند.
آن چه در پى مىآيد قطرهاى از درياى بيكران «معرفت» به قبله خوبان، مهر تابان، موعود آخرالزمان است، اميد كه بذر محبت را بيش از پيش در قلوبمان بيفشاند و اطاعت از محبوب را در اعمالمان به بار نشاند و «زيارت» و «شفاعت» نوررويان را ارمغانمان سازد.
از جناب حجةالاسلام سيدحسين اسحاقى كه دست يارى به ما دادهاند تا با نام محبوب، خانه دل منتظران را آذين بنديم و برادران بزرگوار در بوستان كتاب قم (مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى) كه زمينه چاپ و انتشار اين اثر را فراهم كردهاند، سپاسگزاريم و پنجره چشمانمان را به سوى نسيم رهنمودهاى سودمند مىگشاييم.
مديريت پژوهشى