نماز اساسى ترين رشته ى الفت و عالى ترين عامل محبّت بين بندگان و حضرت حقّ است.
نماز نور دل و صفاى قلب و روح جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست.
نماز واسطه ى محكمى است كه تمام هستى انسان را به ملكوت هستى پيوند مىدهد و به مانند آن، برنامه اى را براى ربط دادن آدمى به حقّ و حقيقت نمى توان يافت.
نماز پناه بى پناهان، سنگر جهادگران، گلستان روح افزاى عاشقان، چراغ سحر مشتاقان، نور وجود عارفان، آرامش دل بينايان، و سير كمالى آگاهان است.
نماز زنده كننده ى جان، ظهور دهنده ى حيات جاودان، راز و نياز دردمندان، روشنى راه رهروان، نور ديده ى بيداران، سرمايه ى مستمندان، دواى درد بى دردان، نواى دل بى دلان، دليل گمراهان، اميد اميدواران، سرّ حقيقى سحرخيزان، سوز دل سوختگان، حرارت روح افسردگان، مايه ى بقاى جان، و دستگيره ى نجات انسان از تمام مهالك است.
نماز برتر از همه ى عبادات، جامع تمام كمالات، منعكس كننده ى كلّ واقعيّات، منبع بركات، و كليد قفل تمام مشكلات است.
نماز خمير مايه ى حيات، تزكيه كننده ى صفات، علاج زشت ترين عادات،
آورنده ى حسنات، تبديل كننده ى سيّئات، باعث كرامات، منبع فيض و افادات، نگهدارنده ى انسان از حادثات، مانع سانحات، و حقيقت كائنات است.
نماز عشق سالكين، عبادتى آتشين، كارى بى قرين، بهترين معين، خورشيد اهل زمين، مونس اصحاب دين، امنيّت جان غمين، و رحمت واسعه ى حضرت ارحم الرّاحمين است.
نماز واقعيّتى روحانى، امر واجب حضرت سبحانى، نفخه ى رحمانى، جان انسانى، و نور يزدانى است.
نماز هويّت ايمان، حقيقت جهان، طريقت جان، قدرت انسان، و مايه ى بهشت و رضوان است.
نماز چشمه ى زمزم روح، ساغر معنوى صبوح، فتح الفتوح، توبه ى نصوح،حضرت حق را ممدوح، اجمال قرآن را مشروح، و در طوفان حوادث كشتى نوح است.
بدون نماز خود را اهل حقّ و حقيقت مدان و رسيدن فيض خاص الهى را به سوى خود توقّع مدار.
اكسير وجود منهاى نماز بى سود است، بى خبران از نماز بى خردانند و فراريان از اين مقام گرفتار دام شيطانند.
ثروتمندانِ بى نماز فقيرند و تهيدستانِ با نماز از همه مستغنى تر. حقيقت و واقعيت همان است كه عارف شوريده ى الوند، حضرت باباطاهر، فرموده:
زمانى كه برنامه ى نوشتن رساله اى در مسئله ى نماز به اين فقير پيشنهاد شد گمان نمى بردم با كثرت مشغله اى كه در جهت تبليغ و نوشتن شرح صفحه ى
سجّاديه تحت عنوان ديار عاشقان و نيز امور اجتماعى داشتم، بتوانم از عهده برآيم، ولى توفيق حضرت ربّ رفيق راه شد تا در حدّ استعداد و توان به پژوهش در اين حقيقت عظميه ى الهيّه برخيزم و آنچه را مىتوانم از كتاب الهى و گفتار معصومين در اختيار برادران و خواهران مسلمان بگذارم.
اينك از تفصيل دادن مقدّمه چشم پوشيده و با مركب عشق و شوق آماده ى پرواز به فضاى لايتناهى اين عرصه گاه معنوى مىشوم تا نماز را در فصولى چندتقديم محضر عاشقان و علاقمندان كنم،باشد كه نمازگزاران بيش از پيش به اين عمل ملكوتى توجّه كنند، و اگر كسى خداى ناخواسته جداى از نماز است بامطالعه ى اين سطور به نماز روى كند و خويش را از خزى دنيا و عذاب آخرت برهاند.
حسين انصاريان