ترجمه نهج البلاغه

محمود رضا افتخار زاده

نسخه متنی -صفحه : 257/ 239
نمايش فراداده

حکمت 299

حضرتش عليه السلام فرمود:

آدمى با از دست دادن فرزندان مى خوابد و بر از دست دادن دارايى خوابش نمى برد !

حکمت 300

حضرتش عليه السلام فرمود:

دوستى پدران خويشى ميان فرزندان بود و خويشاوندى به دوستى نيازمندتر از دوستى به خويشاوندى بود!

حکمت 301

حضرتش عليه السلام فرمود:

از بدگمانى به مومنان پرهيزيد، كه خداوند فرازمند حق را بر زبان شان روانيده !

حکمت 302

حضرتش عليه السلام فرمود:

ايمان بنده اى راست نايد تا كه باورش به آنچه دست خداست استوارتر گردد زانچه در دستش بود!

حکمت 303

حضرتش عليه السلام فرمود:

به انس پسر مالك، آنك كه حضرتش به بصره آمد، وى را نزد طلحه و زبير فرستاد تا سخنى را كه انس از فرستاده ى خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره ى آن دو شنيده بود به آنان گويد. انس از گفتن آن سر پيچيد و نزد حضرتش بازگشت و گفت: »من آن سخن را فراموش كرده ام«. فرمود عليه السلام:

گر دروغگو بوى، خداى به آن دروغ بر تو نشان سپيد رخشانى زند كه دستار نپوشاندش!

زان پس انس را اين بيمارى پيسى در چهره پديدار شد و هماره با روپوش بود تا كه بمرد!

حکمت 304

حضرتش عليه السلام فرمود:

هان كه دل ها را روكردن و پشت كردنى بود، پس آنك كه روكنند بر شايسته ها كشانيدشان و آنك كه پشت كنند به آنها بر بايسته ها بسنده كنيد!

حکمت 305

حضرتش عليه السلام فرمود:

در قرآن بود سرگذشت پيشينيان تان و سرنوشت پسين تان و آيين زندگى كنون تان!

حکمت 306

حضرتش عليه السلام فرمود:

سنگ را آنجا پرانيد كه آمده! چرا كه بدى را جز بدى نراندش!

حکمت 307

حضرتش عليه السلام فرمود:

به نويسنده اش عبيدالله پسر بورافع دواتت را ليقه كن، نوك خامه ات را بتراش و ميان سطرها را گشاد دار و ميان حرفها نزديكى ساز، كه به زيبايى خط اين سزد!

حکمت 308

حضرتش عليه السلام فرمود:

من پيشواى مومنانم و دارايى پيشواى تبهكاران!