پايش به سر شد.
و فرمود: حق، سنگين است و گوارا و باطل، سبك است و وباخيز.
و فرمود: به يقين، بر نيكوترين اين امت، از عذاب خدا، ايمن مباش! كه به گفته ى خداى تعالى، »از كيفر خدا ايمن نيستند، مگر زيانكاران.« بخشي از آيه ي نود و نهم، ا زسوره ي اعراف. و بر بدترين اين امت، از رحمت خدا نوميد مباش! به گفته ى خداى تعالى (كه گفت): »از رحمت خدا، نوميد نباشند، مگر كافران.« بخشي از آيه ي هشتاد و نهم، از سوره ي يوسف.
و فرمود: بخل، همه ى بديهاى عيبها را با خود دارد. و، مهارى است، كه بدان، انسان به سوى هر بدى، كشيده شود.
و فرمود: اى فرزند آدم! روزى بر دو گونه است: آن كه تو جويى، و آن كه ترا جويد. و اگر تو نزد آن نروى، به نزدت آيد. پس، اندوه سالى را بر امروزت مگذار! كه هر چه بر روزها مقررست، ترا بسنده باشد. و اگر سالى از عمر تو باشد، خداى تعالى، در هر فردايى، هر آنچه روزى تست، به تو رساند. و اگر عمر بازمانده ى تو سالى نباشد، چگونه اندوه چيزى خورى، كه از آن تو نيست؟ و هرگز، جوينده اى بر روزى تو دست نيابد. و چيره شونده اى بر آن، چيره نگردد. و آنچه كه در سرنوشت تست، كندى بدان راه نيابد.
شريف رضى گفت: اين گفتار، پيش از اين، در همين فصل، بيان شد. جز اين كه در اينجا، روشنتر و مشروحتر بيان شده است، از اين روى، به قرارى كه در آغاز كتاب داشتيم، تكرار كرديم.
و فرمود: بسا كه به پيشباز روزى روند، كه به سر نبرند، و پس از آن، نزنيد. و بسا كسا كه در آغاز شب، بر آنان رشك برند، و در پايان شب، گريندگان بر آنان گريند!
و فرمود: سخن، در اختيار تست، و چون گفتى، تو در اختيار اويى. زبانت را پاس دار! آنچنان كه زر و سيم خويش را پاس مى دارى. و چه بسا سخنى كه نعمتى را بزدايد و كيفرى را فرا آرد!
و فرمود: آنچه ندانى، مگوى! بل، هر آنچه دانى، (نيز) مگوى! كه خدا واجباتى را بر اندامهاى تو نهاده است، كه به رستاخيز، بر تو، دليل آورند.
و فرمود: دور باش! از اين كه خدا به هنگام نافرمانيت ترا بيند، و ترا به فرمانبرى خويش، نبيند، كه از زيانكاران خواهى بود. و چون نيرومند شوى، بر فرمانبريش نيرومند باش! و چون ناتوان گردى، بر نافرمانى خدا ناتوان باش!
و فرمود: با آنچه از دنيا به چشم آيد، تكيه كردن به آن، از نادانيست. و كوتاهى در نكوكارى، با يقين به پاداش آن، از زيانكارى است. و اطمينان به هر كس، پيش از آن كه بيازماييش، از ناتوانيست.