ترجمه نهج البلاغه

محمد دشتی

نسخه متني -صفحه : 384/ 275
نمايش فراداده

نامه 070-به سهل بن حنيف

روش برخورد با پديده فرار پس از ياد خدا و درود! به من خبر رسيده كه گروهى از مردم مدينه به سوى معاويه گريختند، مبادا براى از دست دادن آنان، و قطع شدن كمك و ياريشان افسوس بخورى! كه اين فرار براى گمراهيشان، و نجات تو از رنج آنان كافى است، آنان از حق و هدايت گريختند، و به سوى كوردلى و جهالت شتافتند. آنان دنياپرستانى هستند كه به آن روى آوردند، و شتابان در پى آن گرفتند، عدالت را شناختند و ديدند و شنيدند و به خاطر سپردند، و دانستند كه همه مردم در نزد ما، در حق يكسانند، پس به سوى انحصارطلبى گريختند دور باشند از رحمت حق، و لعنت بر آنان باد. سوگند به خدا! آنان از ستم نگريختند، و به عدالت نپيوستند، همانا آرزومنديم تا در اين جريان، خدا سختى ها را بر ما آسان، و مشكلات را هموار فرمايد. ان شاء الله، با درود.

نامه 071-به منذر بن الجارود

سرزنش از خيانت اقتصادى پس از ياد خدا و درود! همانا، شايستگى پدرت مرا نسبت به تو خوشبين، و گمان كردم همانند پدرت مى باشى، و راه او را مى روى، ناگهان به من خبر دادند، كه در هواپرستى چيزى فرو گذار نكرده، و توشه اى براى آخرت خود باقى نگذاشته اى، دنياى خود را با تباه كردن آخرت آبادان مى كنى، و براى پيوستن با خويشاوندانت از دين خدا بريدى، اگر آنچه به من گزارش رسيده، درست باشد، شتر خانه ات، و بند كفش تو از تو باارزش تر است، و كسى كه همانند تو باشد، نه لياقت پاسدارى از مرزهاى كشور را دارد، و نه مى تواند كارى را به انجام رساند، يا ارزش او بالا رود، يا شريك در امانت باشد. يا از خيانتى دور ماند پس چون اين نامه به دست تو رسد، نزد من بيا. ان شاء الله.