ترجمه نهج البلاغه

محمد دشتی

نسخه متني -صفحه : 384/ 62
نمايش فراداده

 

خطبه 091-خطبه اشباح

 

(خطبه اشباح) (مسعده بن صدقه از امام صادق (ع) نقل كرد، روزى در مسجد كوفه شخصى به على (ع) گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالى كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمود) خداشناسى ستايش خدايى را كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد، و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده اى جز او، اموالش كاهش يابد، و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد، اوست بخشنده انواع نعمتها و بهره هاى فزاينده و تقسيم كننده روزى پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزى همه را تضمين، و اندازه اش را تعيين فرمود، به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه و روشن را نشان داد، سخاوت او در آنجا كه از او بخواهند، از آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست. خدا اولى است كه آغاز ندارد، تا بيش از او چيزى بوده باشد، و آخرى است كه پايان ندارد تا چيزى پس از او وجود داشته باشد، مردمك چشمها را از مشاهده خود باز داشته است، زمان بر او نمى گذرد تا دچار دگرگونى گردد، و در مكانى قرار ندارد تا پندار جابجايى نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن كوهها بيرون مى آيد، و يا آنچه از لبان پر از خنده صدفهاى دريا خارج مى شود، از نقره هاى خالص، و طلاهاى ناب، درهاى غلطان، و مرجانهاى دست چپن، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثرى نخواهد گذاشت، و گستردگى نعمتهايش را پايان نخواهد داد، در پيش او آنقدر از نعمتها وجود دارد كه هر چه انسانها درخواست كنند تمامى نپذيرد، چون او بخشنده اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى خشكاند، و اصرار و درخواستهاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى كشاند.