آنكس كه به كارهاى مختلف و ناهمگون پردازد، هيچ كدام آنها را نتواند انجام دهد و نياز خويش برآورده سازد.
هنگامى كه از اميرالمومنين عليه السلام پرسيدند: منظور از لا حول و لا قوه الا بالله چيست؟ فرمود: ما با وجود خدا دارنده چيزى نيستيم مگر آنچه كه ما را دارا بگرداند، و هر گاه ما را به چيزى دارا گردانيد كه خودش از ما دارنده تر است تكليف نمايد همين كه آن چيز را از ما بازگرفت تكليف خود از عهده ما برداشته است.
روزى امام عليه السلام شنيد كه عمار بن ياسر به سخن مغيره ابن شعبه پاسخ مى دهد به او فرمود: اى عمار، او را به حال خود واگذار، كه او از دين، چيزى جز آنكه او را به دنيا نزديك سازد بهره ديگرى نبرده است و دانسته و به عمد او را بر خويشتن مشتبه مى سازد، تا نادانى و شبهات را بهانه اى براى خطاها و لغزشهايش قرار دهد.
چه نيكو است فروتنى توانگران نسبت به بينوايان براى بدست آوردن ثواب و پاداشى از خدا، و نيكوتر از آن بى اعتنائى و گردنكشى بينوايان در برابر توانگران و اميد و توكلشان به كرم خداى بخشنده است.
خداوند خرد را در مردى بوديعه ننهاده مگر آنكه او به وسيله آن در يكى از روزها از گرفتارى برهد.