ترجمه نهج البلاغه

محمد بهشتی

نسخه متنی -صفحه : 258/ 250
نمايش فراداده

حکمت 444

زبير همواره مردى از خاندان ما اهل بيت بود تا هنگامى كه پسر نافرخنده اش عبدالله پديد آمد.

حکمت 445

پسر آدم را چه نازيدن و خودستايى كردن كه اولش منى و آخرش مردار بدبو است، نه از عهده روزى خود برمى آيد، و نه مى تواند مرگ را از خويشتن دفع نمايد.

حکمت 447

از امام عليه السلام پرسيدند: برترين شاعر زمان كيست؟ فرمود: اين شاعران در يك راه و يك ميدان معين توسن قريحه را نيازموده اند تا در پايان كار شناخته و معلوم شود كه پرچم پيروزى از آن كيست، ولى اگر ما ناگزير از برترى دادن باشيم در اين صورت پادشاه گمراهان بر ديگران برترى دارد، سيدرضى فرمايد: مراد حضرت از ملك ضليل امروالقيس است.

حکمت 448

آيا آزادمردى نيست كه اين ته مانده طعام در دهان را به اهل و خواهانش واگذارد؟ (به دنياپرستان) همانا كه بهاى نفوس شما جز بهشت نيست، پس جان خويشتن مفروشيد مگر به آن.

حکمت 449

دو جوينده و آزمندند كه سير نمى شوند، خواستار دانش و خواستار دنيا.

حکمت 450

ايمان آن است كه راست گوئى اگر چه زيان به تو رساند در آن جائى كه دروغ گفتن تو را سود بخشد راست را بر دروغ اختيار كنى، و اينكه گفتارت از كردارت بيشتر نباشد، و اينكه در سخن گفتن درباره ديگرى از خدا بترسى.