و گفت- عليه السلام: ما را حقى است، پس اگر بدهند ما را آن حق (فبها) و اگر نه ور نشينيم كفلهاى شتر و اگر چه دراز باشد (به) شب رفتن. (سيد رضى مى فرمايد): و اين گفتار از لطافت سخن او و فصاحت او است، و مى خواهد او: (كه) اگر ندهند حق ما را باشيم ما ذليلان، و اين آن است كه به درستى پس نشين درنشيند (بر) كونسته شتر، همچو بنده و اسير و آن كس كه جارى مجراى اين هر دو باشد.
و گفت- عليه السلام: هر كه با پس دارد او را عمل او، بنشتابد او را حسب و نسب او.
از كفارتهاى گناهان بزرگ فرياد رسيدن اندوه رسيده است، و غم وا بردن از اندوهگن.
اى پسر آدم چون بينى پروردگار خود را سبحانه كه پياپى كند بر تو نعمتهاى او، پس حذر كنيد از (او).
در دل نياورد يكى چيزى را الا كه ظاهر شود در انداخته هاى زبان او، و (در) پوستهاى روى او.
برو به درد خود مدت آنك تا برود به تو.