آنكس كه (فرومايه است چون) بجائى رسد بگردنكشى برخيزد.
در گردشهاى گوناگون گيتى گوهرهاى مردانگيها هويدا گردد.
رشگ بردن از بيمارى دوستى است.
بيشتر جاهائيكه خردها بخاك در ميغلطند زير برقهاى طمعها است.
از عدل و دادگرى بدور است كه انسان درباره مرد مورد اطمينان بدگمان گردد و روى آن حكم كند
بر مردم ستم راندن توشه بد به آخرت بردن است.