ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 290
نمايش فراداده

حکمت 403

طلاقت لسان و ذلالت بيانت را بر آنكه تو را سخنورى آموخت متوجه مگردان (و اگر در علم ديانت توانا شدى عليه ديانت اقدام مكن)

حکمت 404

تو را ادب اين بس كه هر چه را از ديگرى بد ميدانى خودت آنرا بجاى نياورى.

حکمت 405

آنكه همچون رادمردان بشكيبائى گرايد و شكيبا است، وگرنه مصيبت را همچون نادان نابخرد و ناشكيبا فراموش كرده است.

حکمت 406

در خبر ديگر است كه آن حضرت از روى دلدارى با شعث ابن قيس (كه شايد فرزندش مرده بود) فرمودند اگر شكيب ورزيدى و صبر كردى كه خوب، وگرنه همچون چارپايان مصيبت را از ياد خواهى برد

حکمت 407

جهان فريب دهنده، و زيان زننده، و زود گذرنده است، پاك پروردگار راضى نشد كه آنرا بپاداش بدوستانش، و يا از راه كيفر بدشمنانش دهد، براستيكه جهانيان همچون كاروانى هستند كه در حالى كه (براى رفع خستگى) بكاروانسرائى فرود آمده اند بناگاه كاروان سالار نهيبشان زند كه هاى مسافران اين سرا شما را در خور زيستن نيست بكوچيد (و بار بربنديد خنك آن رادمرديكه سبكبارتر و بمنزل رسنده تر است)