صفحهى 17
در يك نگاه واقع بينانه، اعتراف برخى از واقعيتها، ضرورى و تلخ است كه: الف- كشورهاى پيشرفته با سرمايههاى اندك تنها با بكارگيرى ابزار و ادوات پيشرفته، و روشهاى تحقيقاتى شايسته موفقند و ما با برخوردارى از منابع غنى، هنوز بفكر يافتن نيازمنديها ضرورى، اندر خم يك كوچهايم.
ب- آنها با سرمايههاى اندك رفتند و رسيدند، و ما بر روى دنيايى از ذخائر و معادن علوم، گرسنه ماندهايم.
ج- آنها با مدرنيزه كردن أدوات تحقيق، و رايانهاى شدن كتابخانهها، و مراكز تحقيقاتى، در عمق زلال علوم شنا مىكنند، و ما در كنار درياى مواج و خروشان علوم و معارف قرآنى و آثار اهل بيت (عليهم السلام)، سرگردانيم و بقول شاعر:
د- آنها به همه سرمايههاى خود رسيده و در فكر فرار مغزها و تاراج سرمايههاى فرهنگى ملل جهانند، و تازه احساس كمبود نموده، در فكر طرحهاى دراز مدت تحقيقاتى بسر مىبرند و ما در شناخت و كشف و استخراج سرمايههاى خود عاجزيم و پلهاى ارتباطى لازم را بوجود نياوردهايم.
هـ- محققان فراوان كشورهاى پيشرفته بدنبال انتخاب موضوعات قابل تحقيق و ارزيابى تلاش مىكنند و مىگويند: در باره كدام موضوع مفيد بايد ارزيابى نمود اما در ديار ما، و روزگاران آشفته ما، مفاهيم بلند و ارزشمند اسلامى، بدنبال محققان اندك و انگشت شمارند كه: چه كسى بايد، روزى، روزگارى، به كنكاش و تحقيق پيرامون مباحث حياتى و سرنوشتساز منابع قرآنى و حديثى بپردازد.
يعنى در آنجا محقّق بدنبال موضوعات تحقيقاتى است و اينجا، موضوعات و مفاهيم در پى انتخاب محققان متعهّد سرگردانند و- در آن ديار مىگويند چه داريم و چه دارند و چه مىشود داشت كه در اين ديار مىگوئيم، چه بايد كرد و چگونه بايد يافت «اگر در اين قلم زدن بى حاصل و دردمندانه، بيش از اين بگويم مىترسم شامل اين شعر باشم كه: