«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ. مَسْنُونٍ» حجر: 26 تفصيل اين سخن در «آدم» ديده شود.
2- انسان نسبت بذاتش و جنبهى حيوانيّتش، ضعيف آفريده شده و ستمگر، نا سپاس، عجول، تنگ چشم، مجادله كن، نادان، خود پسند، كم صبر، پر طمع و طاغى است، ولى نسبت بجوهره انسانيّت و ايمان و درك و تربيت و عقلش، يك موجود بسيار عالى و پر ارزش است، او و جنّ دو موجود پر ارزش روى زمين و حامل امانت و تكليف خداوندىاند و قرآن از. آندو ثقلان (دو چيز پر قيمت و وزين) تعبير ميكند «سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ» رحمن: 31.
آرى انسان در مرحلهى اوّل مشمول «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ- ... وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا- ... وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا ...- إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا- ... إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً- ... خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً- ... وَ كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً» است و در مرحلهى دوّم از اهل «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ- ... إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ- ... إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ- ... لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ- ... يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً- ... وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ» ميباشد.
بينى. «وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ» مائده: 45 چشم در مقابل چشم و بينى در مقابل بينى است آنفا يعنى هم اكنون «ما ذا قالَ آنِفاً» محمد: 16 يعنى هم اكنون چه گفت، در مجمع البيان گويد:
آنفا يعنى در اوّلين وقتيكه بما نزديك است. آن يكبار بيش در قرآن نيست.
خلق. جنّ و انس.
مطلق خلق اعمّ از جنّ و انس (قاموس) «وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ» رحمن: 10 در مجمع البيان، انسانها معنى كرده و در كشاف مطلق آنچه در روى زمين از جنبندگان است، گفته. ناگفته نماند اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده و چون سوره رحمن در باره جنّ و انس