آزر و يا بعد از خروج از بابل بود.
ولى صدر آيات در سوره شعراء مانع از آن است.
(هيچ مانعى ندارد كه «كان» در آيه بمعنى حال و ثبوت باشد نظير «كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا» يعنى با كسيكه اكنون در گهواره و كودك است چگونه تكلّم كنيم؟! و معنى «إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ» آنست كه او از گمراهان است. و اينكه فرموده: استغفار بعد از مرگ آزر بوده بسيار بعيد است، زيرا در سوره توبه، چنانكه خواهد آمد هست «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ» چون بر ابراهيم روشن شد كه آزر دشمن خداست از او بيزارى كرد. تا آزر زنده بود، ابراهيم احتمال ميداد كه او، ايمان آورد و چون مشرك بمرد اين احتمال منتفى شد و آنحضرت از وى بيزارى كرد، در اين صورت معنى ندارد كه بگوئيم: بعد از فوت او، برايش استغفار نمود، بلكه قهرا اين كار را پيش از مرگ او كرده بود و عنقريب در اين باره توضيح بيشتر داده خواهد شد).
آنوقت، خداوند فرموده كه: استغفار ابراهيم براى پدرش بواسطه وعده قبلى بود، و چون بر وى روشن شد كه او دشمن خداست از وى بيزارى نمود توبه 114 و خلاصه، قرآن روشن ميكند كه ابراهيم براى پدرش هم دعا كرد و هم بيزارى نمود. همه اينها در اوائل عهد آنحضرت بود كه هنوز از بابل هجرت نكرده بود.
سپس خداوند، هجرت و اولاد خواستن او را بيان ميكند:
گفت من بسوى پروردگارم ميروم او حتما مرا راهنمائى ميكند.
پروردگارا براى من اولاد صالح عنايت فرما، صافّات 99- 100 و آنوقت ميفرمايد: او و لوط را نجات داديم و بزمين با بركت برديم. و باو اسحاق و يعقوب را داديم. انبياء: 71 و نيز فرموده:
چون از بت پرستان و معبودهايشان كنار شد: باو اسحاق و يعقوب را