قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 100
نمايش فراداده

بهترين كلمه براى آن در فارسى «پيوند» است «كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ» آل عمران: 103 دشمنان بوديد ميان دلهاى شما پيوند داد.

«الفة»: انس گرفتن و دوست داشتن‏

«ايلاف»

بمعنى الفت دادن مصدر باب افعال است در مجمع و كتب لغت هست: «آلفه ايلافا: جعله يألف». راغب آنرا مصدر باب تفعيل گرفته است «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» يعنى كسانيكه قلوبشان تأليف و جلب شده. مراد كسان غير اسلامى‏اند كه براى تأليف قلوب بآنها زكوة داده ميشود.

مسلمانان ضعيف العقول نيز از مؤلفة قلوبهم‏اند چنانكه سيّد مرحوم در عروه فرموده است «لِإِيلافِ قُرَيْشٍ. إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ. فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ» قريش: 1- 3 لفظ لايلاف در اول آيه متعلق است بهَ‏لْيَعْبُدُوا»

يعنى خداى اين خانه را عبادت كنند كه قريش را الفت داده و محترم كرده است بعقيده بعضى: آن متعلق است به «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ» در سوره ما قبل. يعنى براى الفت دادن بقريش اصحاب فيل را كوبيد.

الِف

الف، يا ساكن است كه بآن ليّنه گويند و يا متحرّك است كه بآن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائيكه (اعمّ از الف و همزه) براى اثبات معنائى ميايند سه نوعند. نوعى باول كلام داخل ميشوند و نوعى بوسط و نوعى بآخر آن.

نوع اول براى استخبار است نظير «أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ» و «أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات ميكند و بالعكس نحو «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ- ... أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ».

نوعيكه در وسط ميايند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مسلمان، مسلمات و مساكين