و اهل مدينه و اهل كوفه بفتح ميم و ديگران بضمّ و نيز بكسر ميم خواندهاند و آن مصدر ملك يملك است در صحاح گويد فتح ميم از كسر آن افصح ميباشد.
ممكن است مراد از آن حكومت يعنى: ما با قدرت و اختيار در كارمان و عده تو را مخالفت نكرديم ... و شايد بمعنى ملك و مال باشد يعنى: ما با مال خويش با وعده تو مخالفت نكرديم بلكه چيزهائى از زيور قوم فرعون داشتيم كه آنها را انداختيم و سامرى برداشت ...
اين لفظ چهار بار در قرآن مجيد آمده است وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ انعام:
75. أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ اعراف: 185. در اين دو آيه ظاهرا مراد حكومت و تدبيرى و نظمى است كه در آسمانها و زمين است.
در مجمع فرموده: ملكوت مانند ملك (بر وزن قفل) است ولى از ملك رساتر و ابلغ است زيرا واو و تاء براى مبالغه اضافه ميشوند.
در صحاح گويد: ملكوت از ملك (بر وزن قفل) است مثل رهبوت از رهبة گويند: «له ملكوت العراق» براى او است حكومت عراق.
ما وقتيكه از كارخانهاى ديدن مىكنيم مىبينيم كه در آن نظم بخصوصى حكم فرما است هم در ساختن و هم در كارانداختن آن همين طور است آسمانها و زمين. يعنى:
و همانطور بابراهيم حكومت و نظميكه در آسمانها و زمين است نشان ميداديم.
ايضا قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ مؤمنون: 88. فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ يس: 83.
پاك و منزّه است خدائيكه حكومت و اداره هر چيز در دست او است.
(بفتح ميم و لام) فرشته.
جمع آن ملائكه است اكثر علماء معتقداند كه آن از الوك مشتق است و الوك بمعنى رسالت است (مجمع)