قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 6 -صفحه : 324/ 275
نمايش فراداده

در صحاح از كسائى نقل شده: اصل ملك مألك است از الوك بمعنى رسالت سپس لام بجاى همزه آمده و ملأك شده و آنگاه همزه در اثر كثرت استعمال حذف شده و ملك گشته است و در وقت جمع همزه را آورده و ملائكه گفته‏اند.

بنا بر اين ميم آن زائد است در مجمع از ابن كيسان نقل شده: اصل آن از ملك است بنا بر اين ميم زائد نيست.

بهر حال ملك بصورت مفرد و تثنيه و جمع در حدود 80 بار در قرآن مجيد آمده است و مراد از آن پيوسته فرشته و فرشتگان است و اگر آن از الوك باشد شايد بدين جهت است كه هر يك از ملائكه رسالت و مأموريّت بخصوصى دارند چنانكه فرموده:

جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ ...

فاطر: 1. و اينكه خداوند فرموده:

اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ حجّ: 75. ظاهرا راجع بآوردن وحى باشد كه رسول از ملائكه، وحى را بپيامبران مياورد و رسول از مردم آنرا بانسانها ميرساند و اينكه در باره آنها آمده يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ انبياء: 20. مانع از آن نيست كه در عين حال مأموريّتى هم داشته باشند چنانكه از آيه غافر پيداست [آنچه از قرآن در باره ملائكه فهميده ميشود در ذيل بررسى ميشود:]

خلقت ملك‏

در اينكه ملك از چه چيز خلق شده در قرآن كريم مطلبى نيست فقط در باره جنّ هست كه از آتش بخصوصى آفريده شده وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ حجر: 27. وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ رحمن:

15. مگر اينكه بگوئيم جنّ و ملك از يك حقيقت‏اند چنانكه در «بلس- و شطن- شيطان» اشاره كرده‏ايم و در اينجا نيز روشنتر خواهيم گفت.

كارگزاران خلقت‏

ملائكه موجودات پاك و فرمانبراند كه خداوند در امور عالم بآنها مأموريّتهائى محوّل فرموده كه انجام ميدهند ولى جنّ و شياطين در عرض انسانها و در امور عالم هيچكاره‏اند