جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی

عبدالحسین خسروپناه

نسخه متنی -صفحه : 215/ 74
نمايش فراداده

است كه شبيه آن رژيم در دموكراسى غرب نيست و پيدا نخواهد شد. ممكن است دموكراسى مطلوب ما با دموكراسىهايى كه در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموكراسىاى كه ما مىخواهيم به وجود آوريم در غرب وجود ندارد. دموكراسى اسلام، كامل تر از دموكراسى غرب است.»1

10ـ3ـ جلوه هاى مشاركت سياسى و اجتماعى مردم

امام خمينى رحمه الله در جاى جاى بيانات خويش، جلوه هاى گوناگون مشاركت سياسى مردم را بيان مىكند:

1ـ10ـ3ـ توصيه ى فراوان امام رحمه الله به مردم براى شركت گسترده ى آنان در انتخابات رياست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى و خبرگان رهبري.2

2ـ10ـ3ـ قرار دادن مجلس شوراى اسلامى در رأس تمام نهادهاى نظام جمهورى اسلامى و « اسلامى ـ ملى » بودن آن. « اسلامى » به اين معنا كه تمام تلاش اش در راه تصويب قوانين موافق با احكام مقدس اسلام باشد و « ملى » بودنش به اين معنا است كه از متن ملت جوشيده و دست شرق و غرب از سرنوشت آنان كوتاه است.3

البته امام رحمه الله در جهت عدم مخالفت قوانين مجلس با احكام مقدس اسلام، نهاد ديگرى به نام شوراى نگهبان را پيش بينى مىنمايد.4

3ـ 10ـ 3ـ نظارت مردم به عنوان تأمين كننده ى امنيت و آرامش جامعه. 5 امام راحل در اين باره مىفرمايد:

«بايد همه ى زن ها و همه ى مردها در مسائل اجتماعى، در مسائل سياسى وارد باشند و ناظر باشند؛ هم به مجلس ناظر باشند، هم به كارهاى دولت

1. همان، ص 13.

2. همان، ج 21، وصيت نامه الهى ـ سياسي.

3. همان، ج 18، ص 273.

4. همان، ج 21، وصيت نامه سياسى ـ الهي.

5. صحيفه نور، ج19، ص35، ج20، ص129، ج21، ص38، ج15، ص60.