گرچه اين شعر در مورد وجود سروده شده، اما در مورد وجود بَحْت بسيط نيز صادق است.
از بيان گذشته دانسته شد كه چرا مىگوييم نفس، ملكوتى است و نيز فرق ميان نفس و عقل روشن شد.
به طور خلاصه، فرق در اين است كه نفس در انجام افعال و اعمالش نيازمند به بدن و ابزار بدن است و اما عقل در تعقلات خود نياز به بدن و ساير امور مادى ندارد.
نفس ناطقه را به اعتبارات مختلفه به نامهاى ديگرى تعبير كردهاند. اين نامها عبارت است از: 1. روح 2. عقل 3. قلب و....
نفس را «روح» مىگويند، به اعتبار آن كه حيات و زندگى بدن بدان وابسته است: وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحى.(1)
به نفس «عقل» مىگويند، به اعتبار آن كه مرتبه عاليه آن، كليّات و معقولات را ادراك مىكند. به نفس «قلب» مىگويند، به لحاظ آن كه در
(1). حجر (15) آيه 30.