مبانی اخلاق اسلامی

تألیف: مختار امینیان

نسخه متنی -صفحه : 173/ 77
نمايش فراداده

گيرند. ديگ آش را روى اجاق مىگذارد، بدون آن كه زير ديگ آتشى روشن كند، مىجوشد. مقداد مىگويد: اى ابو عبداللّه‏! اين ديگ چگونه مىجوشد؟ سلمان دو دانه سنگ زير ديگ مىگذارد، ديگ بيشتر مىجوشد. سپس دست خود را در حضور مقداد توى ديگ مىكند و بر هم مىزند. پس از آن آش را با هم ميل مىكنند. مقداد ماجرا را به عرض رسول اكرم رسانيد و از اين واقعه بسيار تعجب مىنمود. ابوذر نيز در كنار سلمان نشسته بود و آن دو با هم گفت و گو مىكردند. ديگ آبگوشت از روى سه پايه افتاد و واژگون شد؛ امّا از محتوياتش چيزى روى زمين نريخت و ابوذر متعجبّانه و متوحّشانه از نزد سلمان بيرون شتافت و جريان را با اميرالمؤمنين (عليه السلام) در ميان گذاشت. حضرت فرمود: «اى ابوذر! سلمان در روى زمين باب اللّه‏ است و سلمان از ما اهل بيت است».

سلمان به مقامى از معرفت رسيد كه امام صادق (عليه السلام) درباره‏اش فرمود:

اَدْرَكَ سَلْمانَ الْعِلَمَ الاَوَّلَ وَ الْعِلْمَ الآخِرْ وَ هُوَ بَحْرٌ لا يَنْزَحَ وَ هُوَ مِنّا اَهْلَ الْبَيْتِ.

سلمان علم آغاز و انجام جهان را دريافته است. او دريايى است كه خشك نمىشود و از ما اهل بيت است.

گفته‏اند كه سلمان فارسى به آن مقام رسيده بود كه جبرئيل امين هر بار بر پيامبر نازل مىشد، عرض مىنمود كه خدا مىفرمايد: سلامم را به سلمان برسان.

سؤالى كه در اين جا مطرح است اين است كه چگونه سلمان به اين مقام رسيده بود؟ در پاسخ بايد گفت: وصول به اين مقامات ممكن نيست، مگر با پيروى كامل از حضرت خاتم الانبيا و رسيدن به مقام عبوديت.

(وَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللّه‏ِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ). تأسى سلمان به روش حضرت خاتم