محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 179
نمايش فراداده

پس اين روال محي‌الدين مصداق «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» است.

امر بين الامرين هم ممكن است و هم غير ممكن.

و اين كار اين نابغه بزرگ نشان مي‌دهد كه او هيچ صداقتي نداشته است و اين كارش نيست مگر سرقت.

او نمي‌توانست اصل «امر بين الامرين» را در مسئلة «جبر و تفويض» بپذيرد.

زيرا در آن صورت مي‌شد يك فرد شيعه نه خاتم الاولياء كه رسماً ادعا مي‌كند از خاتم المرسلين‏ صلّى الله عليه وآله وسلّم برتر است.(4)

قيصري و اولين حديث از امام صادق (عليه السلام)

قيصري در تاييد سخن محي‌الدين، مي‌گويد: جعفر صادق (عليه السلام) گفته است «انّ الله تعالي قد يتجلّي لعباده في كلامه لكنّهم لا يعلمون»: خداوند گاهي تجلّي مي‌كند بر بندگانش در كلامش، ليكن آنان نمي‌دانند.

اين اولين حديث است كه قيصري از امام صادق (عليه السلام) نقل مي‌كند.

بديهي است كه لفظ «عليه السلام» را در چاپ‏هاي شيعي بر آن افزوده‏اند زيرا قيصري آن حضرت را يك عالمي از علماي اسلام مي‌داند، نه امام.

همان طور كه در شرح اولين جملات فصوص تصريح كرد كه آل پيامبر عبارت است از كساني كه اولاد معارفي و معنوي پيامبر هستند و بدين گونه آل و اهل بيت را نيز «تعميمي‌» كرد.

قيصري عبارت حديث را نيز به صورت صحيح نياورده است.

حديث فاقد سند است در «عوالي اللئالي‌» و «مفتاح الفلاح» و نيز بحار الانوار (به ترتيب: ج 4 ص 116 ـ ص 359 و 372 ـ ج 92 ص 108) بدين صورت آمده است «لقد ـ وقد ـ تجلّي الله لخلقه في كلامه و لكنّهم لا يبصرون»: خداوند در كلامش به مردم تجلّي كرده ليكن آنان نمي‌بينند.

اين متن بيش‏تر به نفع قيصري است تا آن چه كه خودش آورده است، زيرا اولاً: «قد يتجلّي‌» به معني «گاهي تجلي‌» مي‌كند است.

اما عبارت «قد تجلّي‌» به معني «تجلي كرده» است مي‌باشد.

ثانياً: واژه «يبصرون» بيش‏تر به مذاق صوفيان نزديك است.

تا لفظ «يعلمون».