محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 566
نمايش فراداده

مسئلة تنزيه وتشبيه از موضوعاتي است كه در طول تاريخ غوغاها به پا كرده و جايگاه هر مذهب و فرقه درباره آن در طبل و شيپور سر كوچه‏ها دميده شده و صداي طبلش در اقطار جهان پخش شده، گوش فلك از اين مباحث و مجادلات ديني كر شده بود، ايشان تازه از خواب بيدار شده و افاضه مي‌فرمايند كه اهل بيت‏ (عليهم السلام) تنزيهي نبوده‏اند.

فرقه‏هاي‌: مرجئه، ازرقيّه، اشعريه، معتزله، مشبّهه، معطّله، سلفيّه، جاروديه، حتي مزدكيه، مانويّه، حتي خوارج نيز مي‌دانند كه شيعه و اهل بيت‏ (عليهم السلام) تنزيهي هستند، تنزيه مطلق بدون ذره‏اي آميزه از تشبيه.

3- گويا عارف كسي است كه مهم‏ترين و بزرگ‏ترين و مشخص‏ترين مسئله تاريخي در ملل و نحل را نفهمد، يا عمداً پاي خودخواهي‌، روي آن بگذارد.

و هر كس فاقد اين شرط باشد عارف نيست.

4- مطابق غوغاي بزرگ تاريخ و نعره‏هاي از جگر بر آمده ميدان مبارزه و مجادله مذاهب و فرقه‏ها، «كُنه» فرمايش امام سجاد (عليه السلام) در جمله «لك الهي وحدانية العدد» نه تنها تنزيه مطلق بل تاكيد بر تنزيه مطلق است.

لطفاً حضرت عارف يك جمله‏اي بياورند كه درباره «تنزيه مطلق» موكدتر از اين جمله باشد.

بر فرض نظر شرح فارسي درست است و اهل بيت‏ (عليهم السلام) ـ نعوذ بالله ـ تنزيهي مطلق نيستند.

اگر زيد بن فلان به تنزيه مطلق معتقد باشد با كدام عبارت موضع خود را اعلام كند كه صريح‏تر، واضح‏تر، مستدل‏تر، و رساتر از عبارت امام سجاد (عليه السلام) باشد؟! آيا ايشان مي‌توانند چنين عبارتي را پيدا كنند؟! اگر مي‌توانند لطف كرده آن را اعلام كنند تا ديگران بررسي و قضاوت كنند.

اين عبارت امام سجاد (عليه السلام) از مصاديق «برهانه معه» است.

اگر توجه و درك شود.

5- يك نكته بس مهم: گفته‏اند «شريك باري‌» محال است اما فرض اين محال، محال نيست.

اما «تناقض» چيزي است كه فرض آن، نيز محال است.

يعني از اين جهت سهمگين‏تر، غير ممكن‏تر از شريك باري است.

به حدي گزاف‏تر و غلط‌تر، است كه به عنوان محال هم قابل فرض نيست؛ زيرا در فرض محال، تنها فرض «بود» و «وجود» است، اما در تناقض هم «بود» و هم «نبود»، هم وجود و هم «عدم» با هم فرض مي‌شوند، و چنين فرضي قابل فرض نيست.