طريقت و شريعت: آخرين نكتهاي كه درباره اين سخن محيالدين قابل توجه است موضوع «مذموم عقلي» است مذموم شرعي يا عرفي را صوفيان پيش از محيالدين تحت عنوان «شريعت فداي طريقت» در فرهنگشان جاي داده بودند و اينك محيالدين آن دو را علاوه بر احكام شريعت، در خداشناسي در مورد (نعوذ بالله) خدا نيز به اجرا ميگذارد.
اما مهمتر و سخيفتر تجويز بل لازم دانستن مذمومات عقلي در وجود (نعوذ بالله) خداوند است.
مذموم عقلي مانند «ظلم» كه اول عقلاً قبيح است سپس عرفاً و سپس شرعاً، و همچنين «كذب» و «كاذب بودن» و...
اين مرد به صراحت همه اين صفات را...
لاحول و لا قوّة الا بالله و استغفرالله ربي من كل جهل و ذنب و اتوب اليه.
محيالدين در ادامه كلامش حق و سهم هر كدام از خدايان را در فراگيري امور وجوديه و نِسب عدميه، روشن ميكند.
به نظر او الههاي كه مسمّي بـ «الله» است اين «علو لذاته» را به طور اتمّ و اكمل دارد.
اما الهههاي ديگر آن را نه به طور كامل، بل هر كدام مطابق حيثيت انفرادي خود دارند.
مثلاً الههاي كه مسمّي بـ «خالق» است در حيث خالقيت، و الههاي كه مسمّي بـ «ربّ» است در حيث ربوبيت، اين كمال را دارند، ببينيد: ـ و ليس ذلك الاّ لمسمّي «الله» خاصّةً: و نيست اين (جامع همه خوبيها و خوبها، بديها و بدها بودن) مگر براي آن كه «الله» ناميده ميشود به طور خاص.
يعني هر كدام از رحمان، ربّ، خالق و...
نيز ميتوانند «الله» ناميده شوند، اما آن كه به طور خاص «الله» ناميده ميشود خداي معين است.
ـ و امّا غير مسمّي «الله» خاصة، ممّا هو مجلي له او صورة فيه: و اما آن كه به طور خاص «الله» ناميده نميشود كه عبارتاند از مجليهاي او، يا صورتهائي در او هستند...