پيامبر صلّى الله عليه وآله فرمود: «پس چه كسى شترش را علوفه مىداد و غذايش را درست مىكرد؟».
گفتند: همه ما.
حضرت فرمود: «همه شما از او بهتريد».
271. مكارم الأخلاق: نقل شده كه پيامبر خدا در سفرى به ياران خود دستور داد گوسفندى ذبح كنند. يكى از آنها گفت: من ذبح مىكنم. ديگرى گفت: من پوست مىكَنم. سومى گفت: من گوشتش را خُرد مىكنم. چهارمى گفت: من آن را مىپزم.
پيامبر خدا فرمود: «من هم براى شما هيزم جمع مىكنم».
يارانش گفتند: نبايد به زحمت بيفتى، پدران و مادرانمان فدايت! مابه جاى شما كار مىكنيم.
پيامبر خدا فرمود: «مىدانم كه شما به جاى من كار مىكنيد، امّا خداوند Uخوش ندارد كه بندهاش با عدّهاى از دوستان و همسفران خود باشد و گوشهاى بنشيند و كار نكند». پس، آن حضرت برخاست و شروع به جمعآورى هيزم كرد.
272. امام على عليه السلام ايشان عدّهاى را ديد كه با آنكه سالم و تندرستاند، در گوشه مسجد نشستهاند. فرمود: «شما كيستيد؟». گفتند: ما توكّل كنندگانيم.
حضرت فرمود: «نه، بلكه شما مفتخورانيد. اگر بهراستى توكّلكنندهايد، توكّلتان شما را به كجا رسانده است؟».
گفتند: اگر چيزى بيابيم، مىخوريم و اگر هم نيابيم، صبر مىكنيم.