ابوعبدالرحمان بن عدى از مورخان نيمه دوم قرن دوم هجرى است كه گرچه به صورت مستقل چيزى از وى برجاى نمانده اما تقريبا بيشتر مورخان قرن سوم و چهارم از آثار وى استفاده كرده اند؛ به طورى كه نام وى در بيشتر مآخذ دوره پس از او آمده است. ابن نديم از وى با عبارت عالم بالعشر والاخبار والمثاب والمناقب والمآثر و الانساب ياد كرده است. وى ميانه و نسل تك نگار و تاريخ عمومى نويس است و به همين دليل، در آثار وى، هم تك نگاريهايى مانندآثار ابو مخنف و مدائنى هست وهم تاريخ عمومى. وى در انواع و اقسام مباحث تاريخى و نسبى، رساله و كتاب نوشته و تنوع موضوعات مورد علاقه وى كه حوزه تاريخ نگارى آن دوره را آشكار مىكند، بسيار گسترده است. برخى از عناوين كتاب هايش عبارتنداز: كتاب هبوط آدم وافتراق العرب، كتاب نزول العرب بالسواد وخراسان، كتاب الدولة، كتاب تاريخ العجم و بنى امية، كتاب المثالب الكبير، كتاب من تزوج من الموالى فى العربق، كتاب طبقات الفقهاء والمحدثين، كتاب الخوارج، كتاب التاريخ على السنين، كتاب خواتيم الخلفاء، كتاب تاريخ الخلفاء، كتاب ولاة كوفة و... (286)
هيثم بن عدى از منابع پش از خود بهره گرفته امام برخلاف كسانى كه بعدها سر سفره آماده كتاب ها نشسته اند، او همانند ابومخنف و مدائنى بسيارى از اخبار خود را از منابع دست اول ميان قبائل و شخصيت هاى برجسته برگرفته است. با اين حال كسانى از اساتيد و مشايخ وى اخبارى بوده اند. يكى از آنها مجالد بن سعيد است كه به نقل ابن نديم هيثم نقلهاى فراوانى از او داشته است. (287) وى شاگردانى نيز داشت كه اهل تاريخ بوده اند. از جمله ابو حسان الزيادى (243) كه كتاب هاى مانند كتاب المغازى لعروة بن زبير و كتاب طبقات الشعراء و... داشته است.
دركتاب طبقات ابن سعد، آثار محمد بن حبيب، اخبار الطوال، تاريخ يعقوبى، تاريخ طبرى، مروج الذهب مسعودى و آثار ابولفرج اصفهانى نام هيثم بن عدى مكرر آمده واين نشا مىدهد آثارش مورد استفاده افراد مزبور بوده است. ذهبى در مقده تاريخ الاسلام خود آورده است كه از جمله مصادر وى تاريخ هيثم بن عدى است. (288)