رضایت از زندگی

عباس پسندیده

نسخه متنی -صفحه : 363/ 2
نمايش فراداده

پيش‏گفتار

تكامل معنوى ، تقرّب به خدا و حيات وصف‏ناپذير و جاويدان اخروى ، عالى‏ترين هدف انسان در حيات خويش است كه البته بايد آن را به دست آورد . مهم اين است كه دنيا تنها بستر تحقّق اين هدف است و جز آن ، هيچ راهى براى رسيدن به آن هدف‏عالى ، وجود ندارد و در اين ميان «زندگى» ، همه آن چيزى است كه ما از دنيا در اختيار داريم و اساسا حيات اخروى ، جز با كنش‏ها و واكنش‏هاى ما در پهنه پر پيچ و خم ، و پر راز و رمز زندگى شكل نمى‏گيرد . از اين‏رو دنيا و زندگى در آن ، بسى مهم‏تر از آن است كه در اذهان عمومى وجود دارد .

بى‏گمان ، موفّقيت در زندگى با رويكرد ياد شده ، در گروِ داشتن «سواد زندگى» و «مهارت‏هاى زندگى» است . بسيارى از ناكامى‏هاى زندگى ، به دليل برخوردار نبودن از دانش و مهارت‏هاى لازم براى زندگى است . كسانى كه از اين دانش و مهارت برخوردارند ، مى‏توانند براى رسيدن به آن هدف متعالى ، اميدوار باشند .

با توجه به اهميتى كه اين موضوع در حيات انسانى دارد ، مورد توجّه ويژه دين بوده است . دقت در معارف دين ، نشان مى‏دهد كه متون دينى (قرآن و حديث) آموزه‏هاى گره‏گشا و كارآمد فراوانى در اين قلمرو دارند . معارف دين فقط در چارچوب عنوان‏هاى نام‏آشنايى همانند : احكام ، اخلاق ، اعتقادات ، تفسير و . . . خلاصه نمى‏شوند ؛ مهارت‏هاى زندگى و دانش لازم براى زندگى پربار ايمانى ، قلمرو بكر و ناشناخته‏اى است كه با همه اهميتش ، كمتر مورد پژوهش قرار گرفته است .