چهارده قرن با غدیر

محمدباقر انصاری زنجانی

نسخه متنی -صفحه : 109/ 31
نمايش فراداده

جشن غدير توسط امام رضا

[ عوالم: ج 3:15 ص 224-221. ]

در روز عيد غديرى امام رضا عليه السلام عده اى از خواص اصحابشان را- كه آن روز را روزه گرفته بودند- براى افطار دعوت كردند و هدايايى بعنوان عيدى به خانه هايشان فرستادند و همچنين درباره ى اين روز فرمودند:

روز غدير در آسمان مشهورتر از زمين است... و آن روزى است كه خداوند دين را كامل كرد... در روز غدير خداوند ولايت را بر اهل آسمانهاى هفتگانه و زمينها عرضه كرد. مَثَل مؤمنين در قبول ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير مَثَل ملائكه در سجودشان براى آدم است، و مثل آنانكه ولايت آنحضرت در روز غدير را نپذيرفتند مثل ابليس است.

اتمام حجت امام على النقى با غدير

زيارت نامه غدير

[ بحارالانوار: ج 97 ص 360. مصباح المتهجد: ص 691. ]

امام على النقى عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آنحضرت را از مدينه به سامرا آورد، در روز عيد غدير به نجف آمدند و اميرالمؤمنين عليه السلام را زيارت كردند و زيارت نامه ى مفصلى كه يك دور كامل اعتقادى درباره ى فرهنگ غدير است خواندند و ماجراى غدير را ضمن آن چنين بيان فرمودند: من شهادت مى دهم كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آنچه درباره ى تو از سوى خدا نازل شده بود را ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و اطاعت و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همانگونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داده بود.

سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما نرساندم؟ گفتند: آرى رساندى. فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى.

... يا اميرالمؤمنين، من شهادت مى دهم كه هر كس غير تو را با تو يكسان بداند و او را به جاى تو قرار دهد از دينِ پايدارى كه خداوند رب العالمين پسنديده و آن را با ولايت تو در روز غدير كامل فرموده، روى گردان است.

... شهادت مى دهم كه خداوند به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دستور داد تا صاحب اختيارىِ تو را بر امت علناً اعلام كند تا مقام شامخ تو را بلندتر نمايد و برهان و دليل تو را اعلان نمايد و سخنان باطل را خط بطلان كشد و عذرها را قطع نمايد. آنگاه كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از فتنه ى فاسقين نگران شد و تقيه از منافقين را مطرح نمود، پروردگار جهان بر او وحى فرستاد كه ''يا ايها الرسول، بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس''. اين بود كه آنحضرت سنگينى سفر را بر خود هموار نمود و در شدت گرماى ظهر بپاخاست و خطبه اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه ى آنان پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: ''من كنت مولاه فعلى مولاه،اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله''.

ولى به آنچه خداوند درباره ى تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده ى كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى چيزى بدست نياوردند... خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليت را غصب نمودند و عهد و پيمان او را انكار نمودند بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل نمودى.