اين نكته قابل توجه است كه حريص غنا و بى نيازى را در برون مى جويد در حالى كه ريشه غنا را بايد در درون جان پيدا كرد، از يكى از دانشمندان سؤال شد حقيقت غنا و بى نيازى چيست؟ در پاسخ گفت: اين است كه آرزوهايت كوتاه باشد و به آنچه خدا به تو داده است راضى شوى. در حديث بسيار پر معنايى كه هم از رسول خدا(ص) نقل شده و هم از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم: «خير الغنى غنى النفس; بهترين بى نيازى، بى نيازى روح انسان است ». (20) در تعبير ديگرى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «الغنى فى القلب، و الفقر فى القلب; غنا و بى نيازى در درون جان انسان است، فقر و نياز نيز در درون جان اوست ». (21) آرى اگر روح به خاطر حرص گرسنه باشد، تمام دنيا را به انسان بدهند باز فقير است و اگر روح بى نياز و سيراب گردد، تمام جهان را از او بگيرند بى نياز است.
واژه «حرص » معمولا بار منفى دارد و هرگاه اطلاق مى شود از آن حرص بر مال، ثروت، مقام و ساير شهوات مادى به ذهن مى رسد، اين به خاطر آن است كه غالبا اين واژه در اين گونه موارد به كار مى رود كه عموما مذموم و نكوهيده است.
ولى گاه اين واژه در مواردى به كار مى رود كه شايسته ستايش است، نه تنها جزء اخلاق رذيله نيست بلكه فضيلتى محسوب مى شود و آن در جايى است كه اين صفت در مورد علاقه شديد به كارهاى خير به كار رود.
قرآن مجيد يكى از فضايل پيامبر اسلام(ص) را «حرص بر هدايت مردم و نجات آنها از گمراهى » مى شمرد، مى فرمايد: «لقد جائكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤف رحيم; به يقين رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است ». (22)
در جاى ديگر مى فرمايد: «ان تحرص على هداهم فان الله لايهدى من يضل و ما لهم من ناصرين; هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى(سودى ندارد چرا كه) خداوند كسى را(كه به خاطر اعمال و صفات زشتش) گمراه ساخته، هدايت نمى كند و آنها ياورانى نخواهند داشت ». (23)
شبيه اين معنى در آيات ديگرى از قرآن مجيد نيز آمده است. (24) البته در قرآن مجيد اين واژه در مصاديق منفى آن نيز به كار رفته است. در روايات اسلامى نيز واژه «حرص » در موارد زيادى در جايى به كار رفته است كه بار مثبت دارد.
اميرمؤمنان على(ع) در خطبه معروف همام ضمن بيان صفات پرهيزكاران مى فرمايد: «فمن علامة احدهم انك ترى له قوة فى دين و حرصا فى علم; از نشانه هاى آنان(پرهيزكاران) قدرت در دين... و حرص در كسب دانش است.» (25)
در روايات متعددى از نشانه هاى انسان با ايمان، حرص در فقه يا حرص در جهاد، يا حرص در تقوا ذكر شده است. (26) اين سخن را با حديثى از امام باقر(ع) پايان مى دهيم: «لا حرص كالمنافسة فى الدرجات!; حرصى برتر از رقابت با يكديگر در وصول به درجات(بالا در نزد خدا) نيست!» (27)
بنابراين حرص مفهوم گسترده اى دارد كه به معنى شدت علاقه به چيزى و تلاش فوق العاده براى وصول به آن است كه اگر در طريق خير و سعادت باشد ممدوح و هرگاه در طريق دنياپرستى باشد مذموم است، ولى غالبا اين واژه بار منفى دارد.